سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندترین مردم، بیمناکترین آنان از خدای سبحان است [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 92 مرداد 5 , ساعت 12:45 عصر

 

دموکراسی علی(ع)


 

امیرالمؤ منین با خوارج در منتهی درجه آزادی و دموکراسی رفتار کرد. او خلیفه است و آنها رعیتش، هرگونه اعمال سیاستی برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتی سهمیهآنانرا از بیت المال قطع نکرد، به آنها نیز همچون سایر افراد می نگریست. این مطلبدر تاریخ زندگی علی عجیب نیست اما چیزیست که در دنیا کمتر نمونه دارد. آنها در همهجا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو میشدند و صحبت می کردند، طرفین استدلال می کردند، استدلال یکدیگر را جواب میگفتند.
شاید این مقدار آزادی در دنیا بی سابقه باشد که حکومتی با مخالفین خود تااین درجه با دموکراسی رفتار کرده باشد. می آمدند در مسجد و در سخنرانی و خطابه علیپارازیت ایجاد می کردند.
روزی امیرالمؤ منین بر منبر بود. مردی آمد و سؤ الیکرد، علی بالبدیهه جواب گفت، یکی از خارجیها از بین مردم فریاد زد:
-
قاتلهاللّه ما افقهه: ((خدا بکشد این را، چقدر دانشمند است؟))
دیگران خواستند متعرّضش شوند اما علیفرمود:
-
رهایش کنید او به من تنها فحش داد.
خوارج در نماز جماعت به علیاقتداء نمی کردند زیرا او را کافر می پنداشتند، به مسجد می آمدند و با علی نماز نمیگزاردند و احیانا او را می آزردند. علی، روزی به نماز ایستاده و مردم نیز به اواقتداء کرده اند، یکی از خوارج به نام((ابنالکواء))فریادش بلند شد و آیه ای را به عنوان کنایه بهعلی بلند خواند:
((و لقد اوحی الیک و الی الذین منقبلک لئن اشرکت لیحبطن عملک و لتکوننّ من الخاسرین. ))
این آیه خطاب به پیغمبر است که به تو و همچنین پیغمبرانقبل از تو وحی شد که اگر مشرک شوی اعمالت از بین می رود و از زیانکاران خواهی بود. ابن الکوا با خواندن این آیه خواست به علی گوشه بزند، که سوابق تو را در اسلام میدانیم، اول مسلمان هستی، پیغمبر تو را به برادری انتخاب کرد، در((لیلة المبیت))فداکاری درخشانیکردی و در بستر پیغمبر خفتی، خودت را طعمه شمشیرها قرار دادی و بالاخره خدمات تو بهاسلام قابل انکار نیست، اما خدا به پیغمبرش هم گفته اگر مشرک بشوی اعمالت به هدر میرود.
علی در مقابل چه کرد؟! تا صدای او به قرآن بلند شد سکوت کرد تا آیه را بهآخر برساند همین که به آخر رسید، علی نماز را ادامه داد، باز ابن الکواء آیه راتکرار کرد و بلافاصله علی سکوت نمود.
علی سکوت می کرد چون دستور قرآنست که:
((اذا قرء القرآن فاستمعوا له و انصتوا))
((هنگامیکه قرآن خوانده میشود گوش فرا دهید و خاموش ‍ شوید)).
و به همین دلیلاست که وقتی امام جماعت مشغول قرائت است ماءمومین باید ساکت باشند و گوشکنند.
بعد از چند مرتبه ای که آیه را تکرار کرد و می خواست وضع نماز را به همزند، علی این آیه را خواند:
فاصبر ان وعد اللّه حقّ و لا یستخفتک الدین لایوقنون.
صبر کن وعده خدا حق است و خواهد فرا رسید، این مردم بی ایمان و یقین،تو را تکان ندهند و سبکسارت نکنند.
دیگر اعتنا نکرد و به نماز خود ادامه داد                                                   جاذبه دافعه ص 146



لیست کل یادداشت های این وبلاگ