سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 93 تیر 15 , ساعت 12:44 عصر

خواندنی و دیدنی صالحین 2


دو خط که دو طرف عدد قرار میگیرند? - ?

          و مثبت می کنند عدد را

            حتی اگر منفی باشند

        دو خط که اسمشان قدر مطلق است

     چادر من

     قدر مطلق من است

    چه خوب باشم چه بـــــد

از من انسانی خوب می سازد

 

وقتی هدایای مردمی رو باز میکردیم،
در میان انبوه کمپوتها چشمم به یک نایلون افتاد که به نظرم خیلی سبک بود،
وقتی اون رو برداشتم دیدم واقعا سبکه.
یه قوطی خالی کمپوت و یه نامه با دست خط یه بچه دبستانی توی نایلون بود.
نامه رو باز کردیم و دیدیم بچه دبستانی توی نامه نوشته بود:
"برادر رزمنده سلام
من یک دانش اموز دبستانی هستم،خانم معلم گفته بود که برای کمک به رزمندگان جبهه های حق علیه باطل نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم.
من و مادرم رفتیم مغازه بقالی تا کمپوت بخریم، قیمت کمپوتها رو پرسیدیم خیلی گران بودن.
حتی قیمت کمپوت گلابی که قیمتش 25 تومان است و از همه ارزونتر بود را نمی توانستیم بخریم.
اخر پول ما به اندازه سیر کردن شکم خانواده هم نیست.
در راه برگشت کنار خیابان این قوطی خالی کمپوت رو دیدم برداشتم و چند بار با دقت ان را شستم تا تمییز تمییز شد.
حالا یک خواهش از شما برادر رزمنده دارم هروقت تشنه شدید با این قوطی آب بخورید تا من هم خوشحال یشوم و فکر کنم که توانستم به جبهه ها کمکی کنم."
بچه ها توی سنگر برای خوردن آب توی این قوطی نوبت می گرفتند،آب خوردنی که همراهش ریختن چند قطره اشک بود...
 

 

تبعیت از ولی خدا یعنی

عباس ببیند جنازه اکبر را

جنازه قاسم را و.....

ولی دم نزند تا امامش اجازه دهد

 

*لبیک یا خامنه ای*

 
 
 

کرامت بانوان، بیش از آن است که خود را حراج کنند وخود را به چند لبخند بفروشند.

تنها کسانی که از «کمال سیرت» محرومند،

«جمال صورت» را در معرض تماشای همگان می گذارند.

هیچ کس با نام " آزادی" دیوار خانه ی خود را بر نمی دارد و شب ها در حیاطش را باز نمی گذارد.

شهید مطهری فرمود

 

«حجاب مصونیت است نه محدودیت»

 

یادش به خیر یه زمانی جوونا یه جورای دیگه کارای یواشکی میکردن.
 
مثلا یواشکی ساکشونو جمع میکردن و بدون اینکه بابا مامان بفهمن با خودشون می بردن بیرون و به بهونه مدرسه جیم میزدن می رفتن جبهه.
 
قبلشم یواشکی شناسنامشونو دست کاری کرده بودن و سنشونو تغییرداده بودن.
 
بعضیاشونم یواشکی دار و ندارشونو میدادن به فقرا یا کمک میکردن به جبهه.
 
شبا هم یواشکی از چادر یا اتاق یا سنگر میزدن بیرون برا نماز شب.
 
آخرشم که یواشکی و گمنام شهید میشدن...
 
 
دل نوشت: 
تو خاک ما ستاره هایی دفنن
که دلشون میخواست معما باشن
دست تو شناسنامه هاشون میبردن
تا که شناسنامه ی ما ها باشن
 
دل نوشت 2:
کاملا با ربط به صفحه آزادی های یواشکی ...
 

 

 


برادران یوسف وقتی میخواستند یوسف را به چاه بیفکنند
یوسف لبخندی زد.
یهودا پرسید : چرا میخندی ؟ اینجا که جای خنده نیست !
یوسف گفت : روزی در فکر بودم چگونه کسی می تواند به من اظهار دشمنی کند

 

با اینکه برادران نیرومندی دارم !
اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد تا بدانم که ؛
" نباید به هیچ بنده ای تکیه کرد " . . .

-----------------------
آیا خداوند برای بندگانش کافی نیست ؟
سوره ی زمر ، آیه 36

 

در تاریخ دوم خرداد ماه سال جاری به مناسبت بزرگداشت سوم خرداد ماه سالروز آزادسازی خرمشهر مراسم میقات حلقه های شجره طیبه صالحین پایگاه حضرت رقیه(س) در مهدیه مصلی صاحب الزمان قبل از اذان ظهر برگزار گردید.

در این مراسم پس از سخنرانی جناب آقای مهدی حسنی فرمانده حوزه مقاومت ولی عصر باغین امام جمعه محترم شهر حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا محی الدینی و آقای حسنی از حلقه های صالحین این پایگاه دیدن کردند  و به سرگروه ها و اعضای حلقه خسته نباشید عرض کردند.

در روز دوشنبه مورخ 1393/2/29 جلسه شجره طیبه صالحین حلقه صالحین شهید اکبر طهماسب در محل زیارتگاه عباسلی کرمان از ساعت 3 عصر تا 8 شب برگزار گردید.

دلیل برگزاری حلقه در این مکان آشنایی اعضای حلقه که گروه سنی نوجوانان را تشکیل میدهند با اماکن مذهبی_زیارتی استان و اداب زیارت مکان های مختلف زیارتی بود.

پس بجا آوردن اعمال زیارت جلسه را مثل همیشه با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید آغاز کردیم و پس از خواندن خطبه های نماز جمعه هفته قبل و بحث مختصری در این باره موضوع جلسه را با عنوان (چرا چادر را انتخاب کردی؟) شروع کردیم و نظرات دوستان را درباره ملاک و معیارشان از انتخاب چادر بعنوان پوشش پرسیدیم که جادارد در جلسات بعد هم این موضوع را ادامه دهیم.

 

در آخر هم با قرائت دسته جمعه سوره یاسین و زیارت آل یاسین جهت عزیمت به شهر باغین آن مکان مقدس را ترک کردیم.

 

جلسه این هفته حلقه صالحین شهید اکبر طهماسب در تاریخ پانزدهم اردیبهشت ماه راس ساعت 16 عصر در مهدیه مسجد قائم برگزارشد. جلسه را با تلاوت کلام خدا آغاز کردیم و بعد از خواندن خطبه های نماز جمعه این هفته و صحبت مختصری درباره موضوع خطبه ها با پیشنهاد بچه ها موضوع این  جلسه ما (شهید) عنوان گرفت و یکی از بچه ها درباره شهید و مقام شهید و راه شهید صحبت کرد.خلاصه ای از صحبت های ما(شهدای ما با عشقی که به خدا و عشقی که به وطنشون و عشقی که به امامشون داشتن از همه طعلقات عاطفی ، مادی ،اجتماعی و.... این دنیا دلبیدن و در راهی قدم گذاشتن که مولای عشق از اون گذشته بود... شهدای ما با ایمان به روز رستاخیز از مسیر سید و سالار شهیدان گذر کردند و تنها چیزی که در اون لحظات ناب می دیدن رسیدن به سعادت واقعی بود که در اون دنیا منتظرشون بود... رسیدن به معبودشون...  لبخند نشوندن بر لبان امام زمان... یاری رهبرشون... سرافرازی کشورشون... دفاع از آرمان هایی که براشون قیام کرده بودن... شهدا ما اول جهاد اکبر کردن و با نفسشون جنگیدن و بعد به سراغ جهاد اصغر و دفاع از دین و کشورشون رفتن... شهدای ما فداکاری هایی کردند که هیچ نویسنده ای تو کتابش... هیچ کارگردانی تو فیلمش... و هیچ خواننده ای تو آهنگش نمی تونه اونو وصف کنه... شهدای ما از خودگذشتگی هایی که زبون از گفتن اونا عاجزه... اونا رفتن واسه اینکه یک وجب از خاک ایران دست دشمن نیوفته... اونا رفتن برای دفاع از ناموسشون... وما... وما امروز جواب خون اونارو با چی داریم دادیم...؟ غیر از اینکه خیلی هامون خونشون رو پایمال کردیم و.... اما هنوز هم هستند کسانی که در راه شهدا قدم بر می دارند و از آرمان هاشون دفاع میکنن... شهدای هسته ای ما... شهدا امربه معروف و نهی از منکر و..... ای کاش ما هم پشت سر اونا قدم بر داریم....)

 

 
 
در مورخه 1393/2/14 جلسه جبرانی هفته گذشته حلقه صالحین شهید اکبر طهماسب با تلاوت آیاتی چند از کلام خدا آغاز شد و پس از قرائت خطبه های نمازجمعه هفته گذشته به موضوع صحت قرائت نماز پرداخته شد.وپس از اتمام آموزش صحت قرائت نماز به دلیل پیوستن اعضای جدیدی به حلقه زندگینامه شهید اکبر طهماسب دوباره در حلقه خواانده شد.

 


عکس الله اکبر

آیا می دانید هیچگاه صدای اذان از روی کره زمین قطع نمی شود.

“عبد الحمید الفاضل” پژوهشگر و محقق علوم ریاضی از امارات گفت

که صدای اذان در کره زمین در تمام شبانه روز قطع نمی شود

و در هر منطقه ای به پایان برسد

بلافاصله در جای دیگری آغاز می شود.

به نوشته پایگاه خبری عرب آنلاین،

وی توضیح داد که گفتن اذان 4 دقیقه زمان لازم دارد

و زمین دارای 360 خط فرضی از قطب شمال به قطب جنوب است

که معادل 360 درجه است.

هنگامی که برای مثال ظهر شرعی درخط 1 شروع می شود،

4 دقیقه طول می کشد تا ظهر شرعی در خط 2 شروع شود

و این مدت معادل زمانیست که در خط یک اذان گفته می شود.

به این ترتیب 360 ضربدر 4 می شود 1440 دقیقه

که معادل 24 ساعت است.

 


آقای من....

قرار نیست فقط غروبهای پنجشنبه تا غروب جمعه سراغت را بگیریم...

قرار نیست فقط جمعه ها انتظار ظهورت را بکشیم...

آری....

شنبه هم میشود از دوریت ناله سر داد....

یکشنبه هم میشود انتظارت را کشید...
دوشنبه هم میشود دنبال گمشده گشت...
سه شنبه هم میشود با آقا درد دل کرد...

چهارشنبه هم میشود به خاطر آقا گناه نکرد...
یا بن الحسن دوریت درد بی درمان است...

ای پسر فاطمه...

دختر با حجاب ...

آرام از کنارت می گذرد ، بی صدا ...
بدون جلب توجه ... سیاهی رنگ اوست و بو نداشتن ویژگی او ..
صورتش نمیبینی، اما در مقابل اویی.
اوست که با سکوت، با تو حرف میزند و به تو می آموزد .....
اگر اهلش باشی.
در اوج کرامت هست و تندیس متانت..
نزدیک،اما دور از دسترس ...بی عشوه ولی دلربا ...
اوست معلم وقار در قله ی بی نیازی ..
هر خارو خسی عاشقش نمی شود
و زیباییش را هر دلی لمس نمیکند ...
او پیش از انتخاب شدن انتخاب میکند
 و پیش از معشوق شدن عاشق میشود ...
با زیرکی گوی عقل را از کنار دیو هوس می رباید ....
او همان دختر عفیف و در پس پرده یحجاب است ...

 


 

یکم اردیبهشت ماه همزمان با زادروزتولد شهید اکبر طهماسب بچه های حلقه صالحین این شهید بزرگواربه گلزارشهدا شهر رفته و درکنار مزار این شهید بزرگوار حاضر شدند و پس از قرائت فاتحه و پذیرایی به مسجد قائم شهر جهت برگزاری جلسه حلقه صالحین عزیمت کردند.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ