سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که آرزو را دراز کرد ، کردار را نابساز کرد . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 93 تیر 16 , ساعت 11:43 صبح

سوال – درمورد راه کارها غلبه بر شهوت توضیحاتی بفرمایید.


پاسخ – این بحث در آخرالزمان فراگیر است .حمله ی از سمت چپ شیطان با ایجاد شهوت انگیزی های حرام است یعنی شیطان انسان را به دام شهوات می اندازد. امام علی(ع) می فرماید: شهوت ها زهرهای کشنده هستند. اگر کسی بخواهد خودش را در شهوت ها رها بگذرد عاقبتش زهرهای کشنده است. اگر کسی زهر بنوشد درمان آن سخت است، حالا اگر این زهر به روح وارد شود کار سخت تر می شود. درمان مسمویت های روحی خیلی سخت تر از درمان های مسمویت های مادی است. بعضی ها فکر می کنند که اگر انسان خودش را در مقابل شهوت حرام ها بگذارد می تواند براحتی آنرا درمان کنند. در حالیکه اصل درمان پرهیز است. شهوات دام های شیطان است و رهایی از دام شیطان خیلی سخت است. شرط عقل این است که طرف شهوات نروییم. با فضیلت ترین عبادت پرهیز از حرام های الهی است. حالا عده ای هستند که ارتباطات حرام دارند و نگاه های حرام می کنند، دوای این افراد این است که باید این کارها را ترک کنند و از آن دوری کنند تا به دام های شیطان نیفتند. امام علی(ع) می فرماید :بنده ی شهوت خوارتر از برده ی دیگران است .یعنی کسی که اسیر شهوت خودش است حقیرتر از کسی است که برده ی دیگری شده است. کسی که اسیر شهوت است استعدادهایش شکوفا نمی شود. در مدیریت شهوت، برعفاف گری تاکید شده است . از ویژگی های منحصر به فرد زنبور عسل عفاف گرایی آنهاست. حتی زنبوری که می خواهد آلودگی وارد کندو بکند، با نیش کشنده از بین می رود. این بخاطر عفاف گری زنبور عسل است .تا ما بر ورودی ها و خروجی های دل مان نگهبان نگذاریم و ازآن مراقبت نکنیم و آلودگی ها را دورنکنیم ،گرفتار تحریک کننده های شهوت خواهیم بود. اما علی(ع) می فرماید: صبر در مقابل شهوت و خواسته ی شدید دل، عفت است .با فضلیت ترین عبادت عفت است .ما فکر می کنیم که عبادت نماز و روزه است ولی عفاف هم عبادت است زیرا عفاف یعنی انجام ندادن عمل .امام می فرماید: فضیلت مجاهدی که در راه خدا می جنگد و به شهادت می رسد، بالاتر از کسی نیست که امکان گناه داشته باشد اما عفت ورزی کند. پس مقام عفت ورزی پایین تر از مقام شهدا نیست .مبارزه در راه خدا، عرصه ی جهاد اکبر است و جهاد با نفس و شهوات حرام، عرصه ی جهاد اکبر است .عفیف بودن یک فضیلت انسانی است و مخصوص مجردها نیست. اگر کسی عفیف نباشد با ازدواج هم مشکلش حل نخواهد شد. و اسیر شهوت خواهد بود. عفت همیشگی است ولی در دوران مجردی تمرین عفاف بطور ویژه است و بعد از ازدواج هم باید این عفاف باشد. اگر کسی غریزه ی جنسی را کنترل نکند حتی اگر تمام زنان عالم را هم به ازدواج او دربیاورند ،باز هم در کره ی دیگر بدنبال این عرصه می گردد. این غریزه سرکش است و حد و حدود ندارد. و ویران گر است. هر انسانی اگر بخواهد در مسیر انسانیت حرکت بکند و استعدادهای انسانی او به شکوفایی برسد، باید این نفس حیوانی را مهار کند. کسانی که قبل از ازدواج عفیف نبوده اند در بعد ازدواج عفیف نخواهند شد.
عفیف نزدیک است که مقام ملک الهی برسد و اجر شهدا را داشته باشد و مجاهد میدان جهاد اکبر است .در روز قیامت عده ای به خدا می گویند که به ما جوانی و زیبایی دادی، این باعث شد که ما به راه شهوت برویم ، کار برای ما سخت شد و نتوانستیم خودمان را کنترل کنیم . خدا بعنوان اتمام حجت، برای مردان حضرت یوسف و برای زنان حضرت مریم را مثال می آورد و می فرماید که زیبایی شما بیشتر بود یا زیبایی یوسف ؟زمینه ی گناه برای یوسف در پشت هفت در بسته بیشتر بود یا برای شما. حضرت مریم امتحان عفاف گری زیادی را پشت سر گذاشت و وقتی از مردم گوشه گیری کرده بود ،جبرئیل به شکل یک جوان زیبا ظاهر شد و شرایط هم طوری جلوه داده شد که بستر حرام آماده است. بلافاصله حضرت مریم فرمود: از شر وسوسه های شیطان به خدا پناه می بریم .
آیت الله بهجت می فرمودند:هدف خلقت بندگی وعبودت است ،حقیقت بندگی و عبودیت ترک معصیت و شهوت است.یعنی کسی که ترک معصیه و شهوت ندارد به حقیقت بندگی نرسیده است .ما می خواهیم که بندگی کنیم و معصیتی را هم ترک نکنیم و بدنبال دستورالعمل می گردیم .پس حقیقت عبودیت ما ترک کردن گناه است .اگر ترک معصیت باشد ما طعم عبادت را هم می چشیم . و اهل معرفت می شویم.
راه کارهایی که گفته می شود بعد از ازدواج است .بهترین راه کار برای غلبه بر شهوت ازدواج است .روایت داریم که به هنگام ازدواج یک جوان، شیطان ضجه می کشد. زیرا انسان با ازدواج دوسوم دینش را از شر شیطان نگه می دارد. اکثریت اهل جهنم کسانی هستند که مجرد بوده اند و با ازدواج، شهوت شان را مدیریت نکرده اند. تمام مراجع می فرمایند کسی که نمی تواند شهوت خودش را کنترل کند ازدواج بر او واجب شرعی می شود. الان شرایط ازدواج خیلی سخت است. این ازدواج واجب ،یک مقدمات واجبی را هم دارد که آن برداشتن موانع ازدواج است . یکی از واجب ترین کارها برای والدین و مسئولین فراهم کردن ازدواج برای جوانان است .این یک دستور عمومی است .اگر ما دنبال مادیات هم که باشیم باید روی ازدواج سرمایه گذاری کنیم. تا اینکار فرهنگ سازی بشود. این یک رسالت همگانی است .اگر زمینه ازدواج حل شود، خدا وعده داده است که مشکل فقر و نداری هم حل می شود. ما می گوییم : اول بی نیاز شدن بعد ازدواج کردن ولی خدا می فرماید که اول ازدواج کردن بعد بی نیاز شدن.
جوانی به پیامبر گفت که من محتاج نان هستم. پیامبر به او فرمود که ازدواج کن. جوان تعجب کرد .پیامبر فرمود: ازدواج کن زیرا خداوند روزی را در اهل وعیال و درکانون خانواده قرار داده است .خیلی از کسانی که ازدواج کرده اند فقیر بوده اند ولی بتدریج در فرایند ازدواج بی نیاز شده اند. تجربه هم این را نشان داده است و این قاعده ی آفرینش است .



لیست کل یادداشت های این وبلاگ