سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : یاد دهید و آسان گیرید و سخت مگیرید [ابن عباس]
 
سه شنبه 93 مرداد 14 , ساعت 8:53 صبح

اهمیت نماز صبح


اهمیت نماز صبح (به ویژه نماز جماعت صبح) از نظر قرآن و روایات:
الف) از نظر قرآن:
قرآن می فرماید: «أَقِمِ الصّلاةَ لِدُلُوکِ الشّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُودًا»؛[1]
نماز را از زوال خورشید، تا نهایت تاریکی شب، (نیمه شب) بر پادار و همچنین قرآن فجر (نماز صبح) را؛ چرا که قرآن فجر، مورد مشاهده (فرشتگان شب و روز) است.
طبق روایاتی در ذیل آیه شریفه وارد شده است، مقصود از «قرآن الفجر» نماز صبح است و این روایات را دانشمندان شیعه و اهل تسنن نقل کرده اند.
امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) فرموده اند: منظور از «قرآن الفجر» نماز صبح است.[2]
برخی از نکات این آیه شریفه:
1. اهمیت و جایگاه ویژه نماز صبح نسبت به سایر نمازها (ان قرآن الفجر کان مشهودا).
2. مطلوبیت و فضیلت اقامه نماز صبح در اول وقت (طلوع فجر).[3]
3. نماز صبح در اول فجر، مورد شهود و نظاره ویژه «ملائکه شب و روز» است و هر دو گروه ثواب نماز صبح را مینویسند.
4. اهتمام به اقامه نماز صبح همراه با جماعت.
احتمال دارد که ذکر صفت مشهود برای نماز صبح، نوعی تشویق به این باشد که شایسته است انجام آن در معرض شهود و دید همگان باشد.[4]
علامه طباطبایی می فرماید: «روایات از طرق عامه و خاصه متفقاً جملی «ان قرآن الفجر کان مشهودا» را تفسیر کرده اند به اینکه : نماز صبح را هم ملائکه شب (در موقع مراجعت) و هم ملائکه صبح (در موقع آمدن) می بینند».[5]
و نیز در بحث روایتی، پس از نقل اخبار در ذیل آیه شریفه می فرماید : «تفسیر مشهود بودن «قرآن فجر» در روایات شیعه و سنی، به اینکه چون ملائکه شب و روز آن را می بینند، آن قدر در این دو طایفه بسیار است که نزدیک است به حدّ تواتر برسد و در بعضی از آنها همان طور که گذشت، شهادت خدا و دیدن مسلمین نیز اضافه شده است».[6]
5. نماز تنها عبادتی است که به نام «قرآن» توصیف شده است (قرآن الفجر).
6. قرآن و تلاوت آن در نماز، محور اصلی است. (قرآن الفجر)[7]
7. «قرآن الفجر» در آیه عطف است به کلمه «الصلوة» که تقدیرش چنین می شود: «و اقم قرآن الفجر» که مراد از آن، نماز صبح است و چون مشتمل بر قرائت قرآن است، آن را «قرآن صبح» خوانده؛ چون روایات همه متفق اند بر اینکه مراد از «قرآن الفجر» همان نماز صبح است.
ب) از نظر روایات
شیخ حر عاملی، در «وسائل الشیعه» یکی از باب های جماعت را این عنوان قرار داده: «باب تأکّد استحباب حضور الجماعة فی الصبح و العشائین؛ حضور در نماز جماعت صبح و مغرب و عشا، مستحب مؤکد است» و در این رابطه سه حدیث را ذکر کرده است. علامه مجلسی نیز در بحارالانوار، روایاتی آورده است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اما انه لیس من صلاة اشدّ علی المنافقین من هذه الصلاة و العشاء».
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) روزی پس از ادای نماز صبح در مسجد، رو به اصحاب کرده و از حال مردمی که نامشان را یک به یک برد، پرسید که آیا اینان به جماعت حاضر شده اند؟ اصحاب عرض کردند: نه یا رسول الله! حضرت با تعجب پرسید: آیا غایب اند؟ بعد فرمود:
«به راستی که هیچ نمازی بر منافقان از این نماز صبح و نماز عشا، دشوارتر نخواهد بود».[8]
امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا نقل می کند که فرمود: «من صلّی الغداة و العشاء الاخرة فی جماعة فهو فی ذمة، فمن ظلمه فانما یظلم الله و من حقره فانما یحقر الله عزوجل؛ هر کسی نماز صبح و عشا را با جماعت به جا آورد، در تحت نگهبانی و ذمه خدا قرار می گیرد و هر کس به او ستم کند، گویا خدا را ستم کرده است و هر کسی او را تحقیر کند، همانا خدا را تحقیر کرده است».[9]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «ولو علموا الفضل الذی فیهما (صلاة الغداة و العشاء) لاتوهما و لو حبوا؛ اگر بدانند فضیلت خواندن نماز صبح و عشا [با جماعت] را، به (سوی) آن می آیند هر چند با زانوها و دست ها باشد مانند راه رفتن کودک با نشستنگاه خود».[10]
و در حدیثی دیگر فرمود: «من صلّی المغرب و العشاء الاخرة و صلاة الغداة فی المسجد فی جماعة فکانما احیی اللیل کله؛ هر کس نماز مغرب و عشا و صبح را در مسجد با جماعت بخواند، گویا تمام شب را احیا نگه داشته».[11]
و نیز فرمود: «لان اصلی الصبح فی جماعة احب الیَّ من ان اصلّی لیلتی حتی اصبح؛ اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم، در نظرم محبوب تر از عبادت و شب زنده داری تا صبح است».[12]
علت وجوب نماز صبح
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) راجع به علل وجوب نمازهای پنج گانه فرمود: «... اما نماز صبح، پس هنگامی که آفتاب طلوع کرد مثل اینکه بر شاخ های شیطان طلوع می کند. پروردگارم، مرا امر نموده که قبل از طلوع خورشید و قبل از آنکه کافر برای آفتاب سجده کند، نماز صبح بخوانم تا آنکه امتم برای خداوند، سجده نمایند و زود به جای آوردن آن، در پیشگاه خداوند محبوب تر است. این نمازی است که ملائکه شب و روز شاهد آن می باشند».[13]
آثار حضور در نماز جماعت صبح
روایات وارده در مورد آثار حضور در نماز جماعت، به طور یقین با توجه به مطلق بودن اکثر آنها، تمام نمازهای واجب، به ویژه نماز صبح و نماز عشا را در بر گرفته و شامل می شود و بعضی از روایات نیز آثار حضور در نماز جماعت صبح را بیان فرموده اند.
اصولاً در مکتب اسلام بین دنیا و آخرت، جسم و روح، ماده و معنا، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد که غیر قابل انکار است و بحث از آثار مادی و معنوی جماعت نیز فرع بر آن بحث است.
الف) آثار مادی حضور
1. میزان و معیار تصدیق مردم
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «اذا سئلت عمن لایشهد الجماعة فقل: لااعرفه؛ هنگامی که از شما راجع به کسی که در نماز جماعت شرکت نمی کند، بپرسند، بگویید: او را نمی شناسم».[14]
و در حدیثی می فرماید: «ولو لا ذالک لم یمکن احداً ان یشهد علی احد بالصلاح؛ اگر حضور در نماز جماعت نبود، ممکن نبود کسی برای به صلاح و شایستگی کسی شهادت و گواهی دهد».[15]
2. خوش گمانی و پذیرش گواهی
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «من صلی خمس صلوات فی الیوم و اللیلة فی جماعة فظنوا به خیراً و اجیزوا شهادته؛ هر که پنج نماز شبانه روز خود را به جماعت می خواند، به او خوش گمان باشید و گواهی اش را بپذیرید».[16]
3. حرمت غیبت و اثبات عدالت
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «و من لزم جماعة المسلمین حرمت علیهم غیبته و ثبتت عدالته؛ کسی که بر نماز جماعت مداومت داشته باشد، غیبت او بر مسلمانان حرام و عدالتش ثابت می شود».[17]
و نیز فرمود: «کسی که بدون عذر موجهی با مسلمین در مسجد نماز جماعت نمی خواند، نمازش کامل نیست و کسی که در منزلش نماز می خواند و نسبت به جماعت مسلمین بی توجه است، غیبتش جایز است و کسی که نسبت به جماعت مسلمین بی توجه است، از عدالت ساقط است و واجب است دوری کردن از او».[18]
4. بهره مند شدن از امور اجتماعی
به امیرمؤمنان(ع) خبر رسید که گروهی برای نماز در مسجد حاضر نمی شوند. حضرت خطبه ای خواند و فرمود: «به درستی که گروهی برای نماز در مساجد ما حاضر نمی شوند! پس با ما نه غذا بخورند، نه آب بیاشامند، نه مشورت کنند، نه از ما (زن بگیرند) و از غنایم ما چیزی اخذ نکنند تا اینکه در نماز جماعت با ما حاضر شوند».
در واقع حضرت می فرماید که حاضر نشدن در جماعت مسلمین و بی اعتنایی به آن، موجب محرومیت از امور اجتماعی خواهد شد و با توجه به ذیل حدیث« او یحضروا معنا صلاتنا جماعة» حاضر شدن در جماعت، موجب برخورداری از امور اجتماعی خواهد شد.
5. خیرخواهی و تعاون
امام رضا (علیه السلام) در روایتی که علل وضع شدن «نماز جماعت» را بیان می کند، یکی از آثار و برکات آن را کمک کردن به یکدیگر در راه نیکی و تقوا و بازداشتن از بسیاری از معاصی و گناهان می شمارد.[19]
با تأملی در «نماز جماعت» در طول تاریخ، آنها را پر از امور خیر مشاهده می نماییم. نمازهای جماعت، یکی از فعال ترین و زیباترین صحنه های «تعاون و همکاری» در جامعه بشری بوده است. آمار کارهای خیریه ای که به برکت نمازهای جماعت در طول صدها سال انجام شده، قابل مقایسه با موارد دیگر نیست. بدیهی است که انجام این امور خیریه، از برکت اقامه نماز جماعت و از آثار آن است و اگر افراد به اقامه نماز به صورت فرادا می پرداختند، این خیرات تحقق نمی پذیرفت. مسلمانان با شرکت در نماز جماعت و در مسجد، با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و از مشکلات یکدیگر با خبر شده و همفکری و همکاری در حل مشکلات پیدا می کنند.[20]
قرآن کریم، اهل ایمان را به لزوم تعاون و همکاری در نیکی ها و دوری جستن از تعاون و همکاری در راه گناه و تجاوز به حقوق یکدیگر، دستور می دهد:
(و تعاونوا علی البر و التقوی و لاتعاونوا علی الاثم و العدوان).[21]
و بدون تردید جماعت، یکی از زمینه های این نوع تعاون و همکاری داشتن را در دعوت به نیکی ها و مبارزه با بدی ها، فراهم می کند و موجب همبستگی و همگرایی اجتماعی در جهت صحیح می گردد.
6. دست خدا با جماعت است
عنوان فوق، مضمون احادیثی است که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است؛ مانند:
«یدالله مع الجماعة؛ دست خدا با جماعت است».[22]
«الجماعة رحمة و الفرقة عذاب؛ جماعت، رحمت و تفرقه، عذاب است».[23]
«یدالله علی الجماعة فاذا اشتذا الشاذ منهم اختطفه الشیطان کما یختطف الذئب الشاة الشاذة من الغنم؛ دست خداوند بر سر جماعت است، هر گاه کسی از آنها از جماعت جدا شد، شیطان او را می رباید، همان طور که گرگ، گوسفند جدا شونده از گله را می رباید».[24]
«ان الشیطان ذئب الانسان کذئب الغنم یأخذ الشاة القاصیة و الناحیة، فایّاکم و الشعاب و علیکم بالجماعة و العامة المسجد؛ شیطان، گرگ انسان است همانند گرگِ گوسفندان که همیشه میش های دور افتاده و کناره گیر را می گیرد. پس، از دسته بندی ها (گروه گرایی و خط بازی) بپرهیزید و بر شما باد حضور در جماعت و مجالس عمومی و مسجد».[25]
با توجه به احادیث فوق، به طور یقین می فهمیم که «نماز های جماعت» مشمول این احادیث پیامبر(ص) خواهند بود و دست رحمت پروردگار به دست نمازگزاران در جماعت، مستدام خواهد بود؛ چون در چنین جماعاتی محور، ارتباط با خدا و تمسک به حبل الله است[26] نه نژاد، زبان، ملیت، اقتصاد و سیاست. و درباره چنین اجتماعات و جماعتی است که پیامبر(ص) می فرماید:
«من فارق الجماعة شبراً خلع الله رقبة الاسلام من عنقه؛ هر کس یک وجب از جماعت جدا شود، خدا طوق مسلمانی را از گردنش می برد».[27]
ب) آثار معنوی حضور
از نظر قرآن، «معنویت» پایه تکامل است. این همه عبادات که در اسلام روی آن تکیه شده است، برای تقویت جنبه معنوی روح انسان است.27[28] و نماز که فلسفه اصلی آن ارتباط با خداست ـ به ویژه نماز جماعت ـ در تقویت معنویت و آثار معنوی، بسیار کارساز است و می تواند معنویت را در فضای جامعه حاکم سازد.
1.
8
 

[1]   سوره اسراء آیه 78.
[2] تفسیر نور الثقلین، عبدالعلی حویزی، ج3، ص201 و 202، ح376 و 378.
[3] با اینکه وقت نماز صبح نیز موسع (طلوع فجر تا طلوع آفتاب) است ولی اضافه شدن «قرآن» به واژه «فجر» اهمیت و فضیلت اول وقت را می رساند.
[4] تفسیر راهنما، اکبر هاشمی رفسنجانی، ج10، ص208.
[5] المیزان، علامه طباطبایی، ج13، ص176 ـ 178.
[6] المیزان، علامه طباطبایی، ج13، ص176 ـ 191.
[7] تفسیر نور، محسن قرائتی، ج7، ص104.
[8] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج5، ص378؛ ثواب الاعمال عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص275؛ بحارالانوار، ج85، ص9.
[9] بحارالانوار، ج85، ص12 و 13، ح22؛ محجة البیضاء، فیض کاشانی، ج1، ص343.
[10] بحارالانوار، ج85، ص12 و 13، ح22؛ محجة البیضاء، فیض کاشانی، ج1، ص343.
[11] وسائل الشیعه، ج5، ص378.
[12] کنز العمال، علاء الدین هندی، ح22792.
[13] وسائل الشیعه، ج3، ص9، ح7.
[14] بحارالانوار، ج85، ص5.
[15] بحارالانوار، ج85، ص376 و 377.
[16] بحارالانوار، ج85، ص35. و در وسائل الشیعه نیز با مختصری تفاوت، ج5، ص371 و 372، ح4 و5؛ بحارالانوار، ج5، ص6، ح30.
[17] وسائل الشیعه، ج5، ص394، ح13.
[18] وسائل الشیعه، ج5، ص394؛ بحارالانوار، ج85، ص5.
[19] مع ما فیه من المساعدة علی البر و التقوی؛ (وسائل الشیعه، ج5، ص372، ح9).
[20] نماز زیباترین الگوی پرستش، بحث نماز جماعت، غلامعلی نعیم آبادی.
[21] سوره مائده آیه 2.
[22] رهگشای انسانیت (نهج الفصاحة)، هاشم صالحی، ص133، ش1009.
[23] رهگشای انسانیت (نهج الفصاحة)، هاشم صالحی، ص133، ش1009.
[24] کنزالعمال، ج1، ص266.
[25] کنزالعمال ، ج7، ص581؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص232.
[26] سوره آل عمران آیه 103.
[27] رهگشای انسانیت (نهج الفصاحة)، هاشم صالحی، ص132، ش1005.
[28] تعلیم و تربیت

 




لیست کل یادداشت های این وبلاگ