مقدمه : تربیت فرزند یکی از مهمترین وظایف والدین و مربیان در عرصه زندگی است. تربیت به معنای شکوفا نمودن استعدادهای درون انسانها و هدایت غرائز نهفته آنان به سوی قله کمال و رستگاری میباشد.
تربیت مجموعه تلاش هایی است، سنجیده و منظم برای نیل به هدفهای مشخص و شکوفا سازی توانهای بالقوه در تمام ابعاد وجودی انسان و به عبارت دیگر میتوان تربیت را انتقال میراثهای فرهنگی مطلوب و ارزشمند از نسلی به نسل دیگر دانست. به طور کلی، مجموعه تلاشها، فرصتها، اقدامات، امکانات و برنامهها از بدو انعقاد نطفه تا واپسین دم حیات برای رشد و شکوفا سازی توانهای بالقوه فرد به طور همه جانبه تا رسیدن به حداکثر ظرفیت را تربیت مینامیم.
از آنجایی که امامان معصوم شیعه بهترین شیوههای تربیتی فرزند را فرا روی پیروان خود نهادهاند، زندگی پر افتخار آنان میتواند به عنوان موفقترین الگوهای تربیتی در طول تاریخ بشر مطرح شود. در این نوشتار روش های تربیت فرزند را در سیره و سخن امام محمد باقر علیه السلام بررسی نموده و برخی نکتههای قابل توجه را ارائه مینماییم.
نقش تربیتی والدین
پدر و مادر به عنوان دو رکن اساسی خانواده بیشترین نقش را در تربیت فرزندان ایفا میکنند. مادر از زمان انعقاد نطفه تا دوران نوجوانی ارتباطی تنگاتنگ با کودک دارد. خصلتها، اندیشهها، افکار و رفتار مادر بیشترین تاثیر را در ساختار شخصیتی یک نوجوان به جای میگذارد. مادر همانند یک معلم، مربی و الگوی گفتاری و رفتاری کودک به حساب میآید.
او یکی از عوامل مؤثر تربیتی از نظر محیطی و وراثتی است. به این جهت برای پرورش فرزندان سالم و صالح، باید از زمان ازدواج در اندیشه انتخاب مادر شایسته برای فرزندان بود. چرا که از منظر حضرت باقر علیه السلام تربیت کودک از همان مرحله آغاز میشود.
امام باقر علیه السلام در روایتی به تاثیر شیر مادر در اطفال اشاره کرده و به محمد بن مروان فرمود: «استرضع لولدک بلبن الحسان، وایاک والقباح، فان اللبن قد یعدی[1] ; برای شیر دادن به فرزندت از دایههای خوشرو و زیبا استفاده کن و از زنان بد صورت و قبیح برحذر باش، زیرا شیر گاهی (صفات و ویژگیهای روحی مادر را به فرزند) منتقل میکند.»
در این گفتار امام پنجم علیه السلام از تاثیر شیر مادر در انتقال زشتیها و زیباییهای ظاهری مادر به فرزند سخن به میان آورده است.
بنابراین نقش وراثتی و محیطی مادر در تربیت فرزندان نباید مورد غفلت قرار گیرد. گذشته از تاثیر مادران در نسل آینده، وجود پدر نیز به عنوان مدیر خانواده نقش به سزایی در ساختار شخصیتی کودک دارد. طبق فرموده امام باقر علیه السلام، صلاحیت و شایستگیهای پدر از جمله خصلت هایی است که در پرتو آن فرزندان از انحرافات و کجرویها محفوظ میمانند. آن حضرت فرمود: «یحفظ الاطفال بصلاح آبائهم[بحار الانوار، ج68، ص236] ; اطفال در سایه ی صلاحیت و شایستگی پدرانشان [از انحرافات] مصون میمانند.»
در حقیقت مجموعه اعمال، رفتار و گفتار پدر، در شکلگیری شخصیت آینده کودک کار ساز خواهد بود. افزون بر این پدر به عنوان مدیر اقتصادی خانواده میتواند با کسب درآمد صحیح و به دست آوردن روزی حلال در روحیات و صفات کودک، تاثیر قابل توجهی داشته باشد. به همین جهت امام باقر علیه السلام به پدرانی که تلاش میکنند سفرههای منازل خود را با روزی حلال بیارایند مژده میدهد که: «آنان در روز قیامت با سیمایی نورانی همانند ماه شب چهارده با خداوند ملاقات خواهند نمود. لقی الله عزوجل یوم القیامة و وجهه مثل القمر لیلة البدر.» التحفة السنیه، ص227.
تکریم شخصیت کودک
مربی شایسته با بهرهگیری از روشهای متنوع، به تکریم شخصیت کودک میپردازد و از این طریق زمینه تربیت صحیح و اعتلای صفات نیک را در وجود او فراهم میسازد. او میداند که مهمترین مشکل کودکان و نوجوانان، احساس حقارت و عدم اتکا به نفس است و انسان همان طور که به آب و غذا نیازمند است به تکریم و توجه دیگران نیاز دارد، بلکه این نیازهای عاطفی و معنوی او به مراتب بیشتر از نیازهای جسمانی اوست.
عمدهترین دلیل ناسازگاری در فرزندان و علتبسیاری از ناهنجاریها را باید در احساس حقارت و کم توجهی والدین به فرزند جست وجو نمود. این فقر روحی و روانی را میتوان از راههای زیر بر طرف نمود:
>گزینش نام نیک
>گفت وگوی صمیمانه
>سلام دادن به فرزندان
>ابراز محبتبه کودکان
گزینش نام نیک
نام هر شخص نشانگر اعتقادات، ملیت، فرهنگ و خواستههای درونی او و خانوادهاش میباشد. اسمی که برای یک کودک انتخاب میشود در تکریم و تحقیر شخصیت وی نقش دارد. کودکانی که نام زیبا و پسندیده دارند، غالباً مورد تقدیر و توجه دیگران هستند و از شنیدن تمجیدها و افتخاراتی که نامشان موجب آن است لذت میبرند; بر عکس کسانی که والدین آنان هنگام انتخاب نام به معنی و محتوای آن بی توجه بوده و یک اسم نامناسب و بیگانه از فرهنگ خودی را برای فرزند خود انتخاب کردهاند، در آینده احساس حقارت نموده و احیاناً مورد ملامت و سرزنش قرار خواهند گرفت. در سیره امام باقر علیه السلام به این نکته توجه خاصی مبذول شده است. آن حضرت در مورد انتخاب نام زیبا برای فرزندان چنین رهنمود میدهد: «اصدق الاسماء ماسمی بالعبودیة وافضلها اسماء الانبیاء [وسائل الشیعه، ج21، ص124، ح1.] ; دوست داشتنیترین اسمها آن است که حاکی از بندگی خدا باشد و بهترین آنها نامهای پیامبران است.»
امام پنجم علیه السلام نامهای فرزندان خویش را نیز از بهترین نامها برگزیده بود. نامهای فرزندان آن حضرت بدین ترتیب است:
1- جعفر علیه السلام 2- عبدالله 3 - ابراهیم 4- علی 5- زینب 6- ام سلمه [مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص34] .
پیشوای پنجم به این شیوه تربیتی آن چنان اهمیت میداد که حتی دستور داده بود پایینترین طبقات اجتماع را هم با القاب و نامهای تحقیرآمیز صدا نکنند، بلکه با بهترین نامها از آنان یاد کنند و میفرمود: «سموهم باحسن اسمائهم[کشف الغمه، ج2، ص363.] ; با نیکترین نامشان آنها را صدا بزنید.» و به این ترتیب از توهین و تحقیر شخصیت آنان جلوگیری مینمود.
گفت وگوی صمیمانه
یکی از راههای انتقال آموزههای تربیتی به کودکان و نوجوانان ایجاد ارتباط کلامی با لحنی دلپذیر میباشد. تجربه نشان میدهد که اگر لحن و صوت والدین، مربیان و مبلغان در ارتباط کلامی دارای بار عاطفی و مثبتباشد، آنان در ایجاد ارتباط و نفوذ در دل مخاطب نوجوان موفق خواهند بود. کلمات دلنشین، سخنان نیکو، ملایم و محبتآمیز از مشکلات روحی و ناهنجاریهای کودکان و نوجوانان کاسته و رنجهای درونی آنان را التیام میبخشد. ریشه بسیاری از تندخوییها، خشونتها، لجبازیها، زورگوییها، بدبینیها، افسردگیها و گوشهگیری و ناامیدیها را میتوان با ارتباط کلامی صحیح و نیکو از میان برداشت. امام باقر علیه السلام با اشاره به این شیوه کارآمد تربیتی میفرماید: «قولوا للناس احسن ما تحبون ان یقال لکم[الامالی، شیخ صدوق، ص326]به زیباترین صورتی که میل دارید مردم با شما سخن بگویند با آنان سخن بگویید.»
آری همانطوری که انسان دوست ندارد دیگران با او بی ادبانه، خشن، آمرانه، خشک و با لحنی تند سخن بگویند، دیگران هم چنین انتظاری از او دارند. این نکته در مورد ارتباط کلامی با کودکان از اهمیت ویژهای برخوردار است و نقش کلیدی در تربیت ایفا میکند. زیرا روح کودکان لطیفتر و تحمل آنان کمتر میباشد.
سلام دادن به فرزندان
سلام دادن به کودکان عزت نفس را در آنان تقویت میکند و یکی از بهترین راههای ارتباط اجتماعی و نفوذ در شخصیت کودکان است. این عمل که یکی از والاترین آموزههای تربیتی دین مبین اسلام به شمار میرود نکات مثبت فراوانی را در خود جای داده است که از جمله آنها: تقویت روابط بین مربی و متربی، رفع کدورت و ناراحتیهای احتمالی، تقویت روحیهها و نزدیکی دلهاست. گذشته از اینها سلام دادن والدین و مربیان با صدای رسا و آهنگی دلنشین به فرزندان، عزت نفس را در آنان تقویت نموده و روحیه ی خود باوری و احساس شخصیت را در وجود آنان استحکام خواهد بخشید و آنان نیز اینگونه عادت خواهند کرد.
اگر این عمل ادامه یابد، تربیت کودک توام با نشاط و موفقیت پیش خواهد رفت. امام محمد باقر علیه السلام فرمود: «ان الله یحب افشاء السلام[تحف العقول، ص300] ; خداوند دوست دارد که سلام با لحنی رسا [و دلپذیر] باشد.» و این نکته برگرفته از آموزههای تربیتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میباشد که فرمود: «پنج چیز را تا لحظه مرگ ترک نخواهم کرد... که یکی از آنان سلام کردن به کودکان میباشد، تا بعد از من یک رسم رایجشود.» الخصال، ج1، ص271.
ابراز محبتبه کودکان
یکی از راههای پرورش اعتماد به نفس در فرزندان، ابراز محبت به آنهاست. کودک همان طوری که به آب و غذا نیاز دارد به محبت هم نیاز دارد. بوسه زدن بر صورت فرزند، به آغوش گرفتن، گفت و گوی محبتآمیز، نوعی اظهار علاقه و محبت است. این عمل فقر عاطفی کودکان را جبران کرده و روحیه ی اعتماد به نفس و خودباوری را در آنان تقویت میکند و در نتیجه زمینه تربیت صحیح در وجود آنان فراهم میگردد.
امام باقر علیه السلام در موارد بسیاری از این شیوه تربیتی در مورد فرزندان خود استفاده میکرد. چنانکه محمد بن مسلم میگوید: در حضور امام باقر علیه السلام بودم که فرزند خردسالش جعفر وارد شد. پیشوای پنجم فرزندش را به آغوش کشیده و به سینه خود چسبانید و آنگاه با کلمات زیبا و محبتآمیز با وی به گفت وگو پرداخت [1] . [1] کفایة الاثر، ص253، با تلخیص.
در اینجا یادآوری دو نکته مهم ضروری است:
>اعتدال در محبت رعایت مساوات در میان فرزندان اعتدال در محبت
در ابراز محبت و تکریم شخصیت کودک نباید راه افراط را پیمود. زیرا در آن صورت علاوه بر این که نمیتوان نتیجه صحیح تربیتی گرفت، بلکه شخصیت کودک در اثر زیاده روی والدین در ابراز محبتهای نابجا لطمه جبران ناپذیری خواهد خورد. چرا که این کودک از خود راضی، از جامعه توقعات و انتظارات نابهجایی خواهد داشت و در صورت بیاعتنایی دیگران به این خواستههای بی مورد وی، کودک نازپرورده از خود و زندگی بیزار و مایوس شده و دچار عقده حقارت خواهد شد. آری
نازپرورده تنعم نبرد راه به جای
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرالبیک یاخامنه ای لبیک یاحسین است؟
چگونه می توان با عمق دل خدا را باور کرد و اسلام را کورکورانه تقل
از خیابان ولیعصر تهران تا خیابان های فرگوسن آمریکا +تصاویر و وید
حالت احتضار
رابطه های نماز با پزشکی
خیانت زن و شوهرهای هالیوودی+ تصاویر
محبت خدا را در دل کوک کنید
مهدویت،غرب و بازیهای رایانه ای
مدعیان دروغین مهدویت را چگونه بشناسیم؟
تابلوهایی برای زندگی
[عناوین آرشیوشده]