اشعار در مورد نماز
صلا زدند که برگ صبوح ساز کنید
به ساز مرغ سحر ترک خواب ناز کنید
میخمار شکن میدهند کز سرها
خمار چون شکن زلف یار باز کنید
سرود بدرقهی کاروان شب خوانید
در ای قافلهی صبح پیشواز کنید
به ساز زهره، سماوات میدهد پیغام
که گوش دل به مناجات اهل راز کنید
وضو به چشمهی صهبای صبحدم سازید
به سوی قبلهی میخوارگان نماز کنید
چو بلبلان بهاری به اهتزاز نسیم
هوای شور و نوایی به سوز و ساز کنید
یگانه راز و نیاز قبول اهل دل است
دو گانهای که به درگاه بینیاز کنید
سر نیاز فرود آورید و نذر قبول
به زیر قبهی این بارگاه ناز کنید
نگین خاتم جم در نماز میبخشند
نظر به حلقهی رندان پاکباز کنید
یگانه راز عروج مقام قرب اینست
که از گروه عزازیل احتزاز کنید
به زلف یار اگر دست یافت آه سحر
بسا که پرچم عزت به اهتزاز کنید
یکی است نغمه اگر زخمهها به زیر و بم است
به پردههای حقیقت رهِ مجاز کنید
اگر به ساز دل شهریار گوش دهید
جهان پر از طرب و شور و شاهناز کنیدسید
محمد حسین شهریار
من کویریتر از آنم که به خود سبز شوم
روزنی کن به دل سوختهام باز، نماز
با طمأنینهی الفاظ تو آرام شوم
ای غزلسازترین مرغ خوش آواز، نماز
در حوالی تو صد چشمهی پاک است و زلال
و من و این همه داغ جگر انداز، نماز
غنچهی لالهام و داغ شکفتن دارم
حرفها دارم از آن نرگس غمّاز، نماز
ای خوش آن اوج نشینان که به بال و پر سرخ
تا عروج تو رسیدند به پرواز، نماز
در کدامین غزل سبز به من هدیه شدی
که پر از شوق شکفتن شدهام باز، نماز
سبب عزت موجود نماز است نماز
زینت درگه معبود نماز است نماز
بینماز از نظر لطف خدا محروم است
شرع را مقصد و مقصود نماز است نماز
کورکورانه مکن زهد و ورع، جود و سخا
بودِ طاعت همه از بودِ نماز است نماز
روز و شب گر به حسین بن علی گریه کنی
شرط اول که دهد سود نماز است نماز
پیش سلطان همه کس هدیهی لایق ببرد
تحفه بر حضرت معبود نماز است نماز
شاه عطشان که جهان عاشق و دیوانهی اوست
گفت عز و شرف و جود نماز است نماز
نَفَس باز پسین بست چو قامت به نماز
گفت تکبیر به معبود نماز است نماز
به پیمبر چو خدا امر به معراج نمود
گفت تکبیر به معبود نماز است نماز
به نماز عذر نباشد چو به تن جان داری
آنچه حق از همه بستود نماز است نماز
نزد میزان عمل موقع دیوان حساب
قاضی شاهد و مشهود نماز است نماز
گفتم ای عقل زطاعت همگی افضل چیست
عقل یکباره بفرمود نماز است نماز
به کریمی خدا غره مشو ای عاقل
به بشر آنچه دهد سود نماز است نماز
حجت الاسلام بهجتی شفق
باز هم مرغ سحر
بر سر منبر گل
دمبدم میخواند
شعر جان پرور گل
باز از مسجد شهر
صوت قرآن آید
با نسیم سحری
عطر ایمان آید
کودک خوش سخنم
شب فراری شده باز
دیده را باز بکن
شده هنگام نماز
باز خورشید قشنگ
آمد از راه دراز
باز در دشت و دَمَن
چشم نرگس شده باز
خیز از بستر خواب!
کودک زیبا روی
وقت بیداری شد
خیز و تکبیر بگو!
«احد ده بزرگی»
من کویریتر از آنم که به خود سبز شوم
روزنی کن به دل سوختهام باز، نماز
با طمأنینهی الفاظ تو آرام شوم
ای غزلسازترین مرغ خوش آواز، نماز
در حوالی تو صد چشمهی پاک است و زلال
و من و این همه داغ جگر انداز، نماز
غنچهی لالهام و داغ شکفتن دارم
حرفها دارم از آن نرگس غمّاز، نماز
ای خوش آن اوج نشینان که به بال و پر سرخ
تا عروج تو رسیدند به پرواز، نماز
در کدامین غزل سبز به من هدیه شدی
که پر از شوق شکفتن شدهام باز، نماز
دلت را با خداوند آشنا کن
زعمق جان خدایت را صدا کن
دلت غفلت زده مانند سنگ است
مس دل را ز یاد او طلا کن
شکوه بندگی در خاکساری است
خضوع و بندگی پیش خدا کن
تو غرق نعمت پروردگاری
بیا و حقّ نعمت را ادا کن
نشان حق شناسی در نماز است
جفا تا کی؟ بیا قدری وفا کن
رکوعی، سجدهای، اشکی، خضوعی
به پیش آن یکی، قامت دو تا کن
به پیش او گشا دست نیازی
به درگاه بلند او دعا کن
به سنگ توبهای بشکن دلت را
غرور و سرگرانی را رها کن
جواد محدثی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرالبیک یاخامنه ای لبیک یاحسین است؟
چگونه می توان با عمق دل خدا را باور کرد و اسلام را کورکورانه تقل
از خیابان ولیعصر تهران تا خیابان های فرگوسن آمریکا +تصاویر و وید
حالت احتضار
رابطه های نماز با پزشکی
خیانت زن و شوهرهای هالیوودی+ تصاویر
محبت خدا را در دل کوک کنید
مهدویت،غرب و بازیهای رایانه ای
مدعیان دروغین مهدویت را چگونه بشناسیم؟
تابلوهایی برای زندگی
[عناوین آرشیوشده]