سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ناتوانترین مردم کسى است که نیروى به دست آوردن دوستان ندارد ، و ناتوانتر از او کسى بود که دوستى به دست آرد و او را ضایع گذارد . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 91 آذر 28 , ساعت 2:46 عصر

سرمقاله: کوفه، امام، بصیرت


بی بصیرتی یکی از دردهایی است که نه پیغمبر «ص» و علی «ع» توانستند دوایش کنند و نه «حسن بن علی «ع»؛ اما حسین بن علی «ع» ماموریتی ازلی داشت که با گذر از جان خویش و تمام آنچه داشت و یاران با وفایش و حتی کودک شش ماهه خود، جاهلان غافل را از خوابی چند هزار ساله، بیدار کند و همچون تندبادی، بر جان‌های خفته آنان ندای ابدی «هل من ناصر ینصرنی» را سردهد. ندایی که ما نیز امروزه پس از هزار و چهارصد سال، مخاطب آن هستیم و مسؤول در برابر فریاد سرخ کرب و بلا.

این شعر دینی واگویه‌ایست روشن و هنرمندانه از وضعیت آن مردمان غفلت آلود؛ که البته در هر زمانی، تیغ جهل عده‌ای را به مرگ خاموش معرفت کشانده است و امروز نیز برخی خواص، از عوام جاهل‌ترند. این شعر را به همه ولایتمداران تاریخ هدیه می کنم:

پرونده حماسه عاشورا
هر روز، پیش روی دلم باز است

در قاب کربلای عطش، عکس
هفتاد و دو شهید سرافراز است

هفتاد و دو امیر و یکی سالار
هفتاد و دو ستاره و یک خورشید

هفتاد و دو بهار شقایق پوش
هفتاد و دو سپیده که خون پوشید

باران فتنه بود که می‌بارید
اما دو چشم فتنه در آوردند
 
در روزگار غم‌زده تردید
جان را فدای باورشان کردند

 
کوفه، هزار چهره و بی‌غیرت
کوفه، اسیر جهل فراوان بود

با آنکه پُشته پُشته مسلمان داشت
اما دچار قحطی ایمان بود

 
کوفه، نمازش اول وقت، اما
پشتش به قبله‌گاه حقیقت بود

آخر امام، باطن اسلام است
پس کوفه هم بدون بصیرت بود

فریاد سرخ کرب‌وبلا این است:
مولا! به پای عشق تو می‌مانیم


هر چند سیل فتنه شود جاری
ما عاشقانه بر سر پیمانیم

شعر از: سید علی حسینی ایمنی



لیست کل یادداشت های این وبلاگ