سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وفاداری، عامل الفت گرفتن [مردم با شخص] است. [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 91 تیر 11 , ساعت 11:59 صبح

عفاف و حجاب از دیدگاه حضرت فاطمه زهرا (س)

 

 مقدمه :

بدون تردید پوشش اسلامی برای زنان، از ضروریات دین مقدس اسلام است، چنان که آیات متعددی از قرآن بر این مطلب دلالت دارند.1 از طرفی مسأله حجاب یکی از جنجالی‏ترین مسائل دنیای دیروز و امروز است، به ویژه طرفداران اعلامیّه حقوق بشر، که با عنوان کردن «تساوی حقوق زن و مرد»، پوشش را برای زن دست و پاگیر دانسته، و آن را برخلاف آزادی قلمداد و به عنوان حمایت از حقوق زن، مطرح می‏نمایند، این مسأله را بسیار حسّاس نموده است، در صورتی که پوشش اسلامی را باید در مجموع ابعادش مورد تجزیه و تحلیل قرار داد، که با توجّه به مجموع، به نفع زن و جامعه است، و نه تنها دست و پا گیر نیست و تضادی با آزادی ندارد، بلکه زنان در عین حفظ پوشش اسلامی، می‏توانند برترین فعالیّت‏های اجتماعی را داشته باشند، و در چارچوب آزادی‏های صحیح و مقبول، از حق آزادی خود بهره‏مند گردند، زیرا حجاب در اسلام به معنای پرده نشینی نیست، بلکه به معنای پوششی معقول برای جلوگیری از فساد، و حفظ کرامت زن است، و ما امروز در جمهوری اسلامی ایران می‏بینیم که زنان در همه صحنه‏ها و عرصه‏ها، از مجلس قانون‏گذاری گرفته تا آموزش و پرورش و بیمارستان‏ها و ادارات، می‏توانند در چهارچوب حفظ پوشش اسلامی، به کار و تلاش بپردازند، بی آن‏که حجاب اسلامی برای تلاش‏های آنان، مشکلی ایجاد کند، و حقّ آزادی صحیح آنها را تضییع نماید.

 حجاب در اسلام از یک مسأله کلّی‏تر و اساسی‏تری ریشه می‏گیرد، و آن این است که اسلام می‏خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی، اختصاص یابد، اجتماع منحصرا برای کار و فعّالیت باشد، برخلاف سیستم غربی عصر حاضر، که کار و فعّالیت را با لذّت‏جویی‏های جنسی به هم می‏آمیزد، اسلام می‏خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند».3
علاّمه اقبال لاهوری در اشعار نغز خود در این رابطه، چنین می‏سراید:
باید این اقوام را تنقید غرب شرق را از خود برد تقلید غرب
نی زرقص دختران بی‏حجاب قوت مغرب نه از چنگ و رباب
نی زعریان ساق و نی از قطع موست نی زسحر ساحران لاله روست
از همین آتش چراغش روشن است قوّت افرنگ از علم و فن است
مغز می‏باید نه ملبوس فرنگ علم و فن را ای جوان شوخ و شنگ

حضرت فاطمه(س)زن نمونه یا نمونه زن؟

الگو یکی از طرق سازندگی درمراحل مختلف زندگی است. بسیاری از بی هدفی ها زاییده بی الگویی هاست. زبان الگو، زبان عمل است در   نتیجه تأثیری که الگو برافراد می‌گذارد، بسیارعمیق تر و ماندنی تر ازگفتار است. به دلیل اهمیت الگو ادیان الهی و مکاتب بشری سعی درارائه الگو ازنوع خود انسان داشته  اند و ازنقش الگو درآبادانی و ویرانی جوامع غافل نبوده اند  .
دین مبین اسلام  الگوها و شاخص‌های‌متعالی ‌ارائه داده و انسانها را به پیروی از سیره عملی و نظری آنان دعوت نموده است. اگر درمکاتب ساخته بشر، الگوی عملی وجود ندارد و آنان ناگزیرند ایده آلیستی بیندیشند، خوشبختانه درمکتب اسلام راستین یعنی تشیع، الگوهای بسیاری وجود دارد.  
دامنه تأثیر گذاری اسوه ها از نظر قرآن اعم از حوزه فردی، اجتماعی و تاریخی است . در حوزه فردی نقش سرمشقها اصلاح مناسبات اجتماعی و سیاسی است و درعرصه تاریخی تأثیر اسوه ها به تغییر و تحول در جهت گیریهای تاریخی   ارتباط می‌یابد.  
هم اکنون جا دارد به این سؤال پاسخ گفته شود که آیا حضرت زهرا(س) الگوی زنان است یا الگوی انسان؟ و آیا سیره ایشان قابلیت پیروی برای همه انسانها را دارد و یا مختص زنان می‌باشد؟ پرواضح است که حضرت زهرا (س) الگوی کاملی برای همه انسانهاست و همه بشریت می‌توانند با تأسی از سیره ایشان راه نجات و سعادت خود را طی نمایند.
کرامت ها وفضیلت ها مختص مردان نیست. چنانچه زنان جوهری داشته باشند، مسیر تعالی وبالندگی معنوی برای آنان هموار است. اگر علی (ع) الگو ونمونه انسان کامل و ایده آل است در وجود مرد بودن، زهرای مرضیه نیز الگوی ایده آل انسان کامل است درمظهر زن بودن. قران وقتی می‌فرماید :« لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة »( احزاب،33/ 31 ) مقصود از «لکم» همه انسان هاست،نه فقط مردان. این مطلب درمورد حضرت زهرا (س) نیز صادق است .آنچه فاطمه (س) را اسوه و نمونه ساخته،کمال انسانی اوست و بدین خاطر متعلق به عالم انسانیت است. ارزش های انسانی اختصاص به زن یا مرد ندارد و به تبع آن اسوه های انسانی نیز همین گونه اند. فاطمه(س) چنان که اسوه زنان است اسوه مردان نیزهست.( همانند پیامبران و امامان)
بین زن نمونه بودن و نمونه زن بودن تفاوت است ؛ زن نمونه یعنی زنی که سیره و روش او را همگان قادرند در زندگی اتخاذ واعمال نمایند و براساس سیره و سلوک او مسیرزندگی خویش را بپیمایند و نمونه زن یعنی زنی که میان زنان نمونه و الگوست.

بالاترین ارزش زن از نظر حضرت زهرا علیهاالسلام

از منظر حضرت زهرا علیهاالسلام نزدیک ترین حالات زن به خداوند متعال هنگامى است که خود را از دید نامحرمان دور نماید و در منزل خود به خانه دارى و تربیت فرزند و پذیرایى از همسر خود بپردازد. امام صادق علیه السلام به نقل از حضرت فاطمه علیهاالسلام دراین باره فرمود: «أَنَّ أَدْنَى مَا تَکُونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیْتِهَا، نزدیک ترین حالات یک زن به خداوند متعال زمانى است که در منزل مى ماند [و به امور خانه دارى و تربیت فرزند مى پردازد].»

آرى، یک زن مسلمان هرگز فرمان خداوند متعال را در مورد حفظ عفت و عصمت خود فراموش نمى کند و در طول زندگى حجاب خود را همانند گوهرى گرانبها پاسدارى مى کند. این سخن معروف حضرت زهرا علیهاالسلام که ضامن پایدارى جوامع و مایه استحکام خانواده هاست، همواره باید در معرض دید بانوان مسلمان به ویژه دختران جوان باشد که فرمود: «خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ؛ بهترین و نیکوترین عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم] را نبینند و مردان [نامحرم] نیز آنان را ننگرند.»

خوشبختى و سعادت زن و جامعه بهترین و نیکوترین عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم[ را نبینند و مردان [نامحرم[ نیز آنان را ننگرند. در همین جمله نهفته است که تا مى تواند از نامحرمان دورى کند و کمترین ارتباط را با آنان داشته باشد؛ امّا متأسفانه در عصر ما شیاطین وسوسه گر و دشمنان اسلام تلاش مى کنند به هر وسیله و عنوانى زنان مسلمان را از هویت خود جدا کنند و به مجامع عمومى و معرض دید نامحرمان بکشانند و به این وسیله آنان را از اهداف اصلى خلقتشان بازدارند.

فرانس فانون نویسنده فرانسوى مى گوید: «نیروهاى اشغالگر در کشور مسلمان الجزائر مأموریت داشتند تا هویت و اصالت فرهنگى ملت الجزائر را نابود سازند و در این راه حداکثر کوشش خود را بر تخریب مسئله حجاب و چادر زنان متمرکز کرده بودند؛ زیرا آن را نشانه مهم اصالت ملى زنان الجزائرى تلقى مى کردند. از دیدگاه استعمارگران هجوم به تار و پود جامعه اسلامى الجزائر ابتدا باید از تحت تأثیر قرار دادن زنان آغاز مى شد. دستگاه استعمارى فرانسه براى مبارزه با حجاب زنان و بیرون کشیدن آنان از کانون خانواده، مبالغ هنگفتى را اختصاص داده بود. آنها بر این باور بودند که حجاب زن سدّ محکم و دژ عظیمى در برابر نفوذ غربیهاست. هر چادرى که کنار گذاشته شود، افق جدید و گام بلندى در تسلط استعمارگران بر کشورهاى اسلامى است. پس از دیدن هر زن مسلمانى که حجاب را کنار گذاشته است، امید تسلط آنان ده برابر مى گردد. با هر چادرى که رها مى گردد، گویى جامعه اسلامى براى پذیرش و تسلیم در برابر استعمارگران آماده تر مى شود.»

حجاب حضرت فاطمه(س)
حضرت زهرا سلام الله علیها یک افتخار است برای همه عالم، نه فقط برای شیعه، نه فقط برای عالم اسلام، نه فقط برای ائمه طاهرین (ع)، بلکه آن حضرت برای پدر بزرگوارش نیز مایه سربلندی و افتخار به شمار می‌رود. پیامبر اکرم (ص) به این بانو خیلی افتخار می‌کردند و بارها می‌فرمودند که خودم و پدر و مادرم به فدای تو. افتخار پیغمبر اکرم (ص) خیلی معنا دارد؛ حضرت زهرا (س) از نظر حسب و نسب دارای درجات رفیعی بوده است. شما نمی‌توانید یک خانمی پیدا کنید که این قدر از نظر نسب، والا و نورانی باشد. ایشان پدری دارد مثل پیامبر اکرم که خاتم الانبیاء بود. پیغمبری که همه پیامبران به وجود او افتخار می‌کردند، وجود مبارکی که خود خداوند متعال به او افتخار می‌کند و نظیرش در عالم وجود نیامده و نخواهد آمد. حضرت صدیقه طاهره مادری دارد مانند حضرت خدیجه که در مورد ایشان هم باید بگوییم یک افتخار برای همه انسانها و مخصوصاً برای تمامی خانمها می‌باشد. در باره حضرت خدیجه همین مقدار بس که پیغمبر اکرم می‌فرمودند: پیروزی اسلام، مرهون خدیجه است. همسر حضرت زهرا (س) نیز امیرالمومنین علی (ع) است که پیامبر گرامی (ص) فرمودند: زهرا جان اگر علی نبود، کفوی برای تو در عالم وجود یافت نمی‌شد. و اگر تو نبودی کفوی برای علی در عالم نبود. حضرت فاطمه زهرا از لحاظ فرزند نیز فرزندانی نظیر امام حسن و امام حسین و حضرت زینب و ام کلثوم سلام الله علیهم را تحویل عالم بشریت داده‌اند. اسلام مرهون مجاهدتها و تلاشهای فرزندان گرامی حضرت زهراست. شهادت امام حسین (ع) اسلام را بیمه کرد و مجاهدت حضرت زینب(س)، شهادت آن حضرت را جهانگیر کرد. حضرت زینب با آن شهامت مثال زدنی در مقابل دشمن گفت: «‌ثکلتک امک یابن مرجانه ما رأیت الا جمیلا». نظیر چنین فرزندانی را در عالم کسی نداشته و نخواهد داشت. اما اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها منحصر به این چهار بزرگوار نیست، بلکه دوازده امام از نسل حضرت زهرا به وجود آمدند که بارها پیغمبر اکرم به این موضوع افتخار می‌کردند. از همان وقتی که امام حسین طفلی کوچک بود، پیامبر اکرم او را در دامن می‌نشاندند و می‌فرمودند: «یا حسین التاسع من ولدک هو القائم بالحق به یملأ الله الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جورا» یعنی حسینم، نهم از فرزندان تو امام زمان است که به دستش پرچم اسلام روی کره زمین افراشته می‌شود. آنکه عدالت اجتماعیِ سرتاسری می‌آ ورد. آن که ظلم جهانی را ریشه کن می‌کند و بالاخره آن که اسلام را جهانی می‌کند و می‌گوید «انّ فی إبنه رسول الله لی اسوه حسنه» یعنی سرمشق من در حکومت، زهرای مرضیه است. آن امامی که اسلام را جهانی می‌کند و می‌فرماید که «‌نحن حجج الله علی خلقه و فاطمه حجه علینا» یعنی ما دوازده امام حجت برای مردم هستیم و زهرا (س) حجت برای ما است. درک کردن معنای این گونه روایات سخت است، این گونه روایات حیران کننده است و انسان با غور در این مطالب پی به جهل خود می‌برد.
نکته مهم که تذکر آن در این مجال ضروری است اینکه، شناخت ما نسبت به نعمت بزرگی همچون وجود مبارک حضرت زهرای مرضیه چه مقدار است؟ و مهمتر اینکه تا چه اندازه آن حضرت را برای خود اسوه می‌دانیم و از او پیروی می کنیم؟ اگر ما در این باره کوتاهی کنیم و از حضرت زهرا (س) الگو نگیریم، بالاترین گناه را مرتکب شده‌ایم. زیرا کفران نعمت کرده‌ایم. قرآن کریم می‌فرماید: «لئن شکرتم لأزیدنّکم و لئن کفرتم إنّ عذابی لشدید». اگر حضرت صدیقه طاهره سرمشق جامعه باشد، جامعه رو به تزاید و ترقی خواهد بود و اما اگر زهرا سرمشق زندگی مردم نشد، در دنیا و آخرت عذابی دردناک در انتظار آنان خواهد بود. در خصوص لزوم الگوگیری از سیره حضرت زهرا (س) به دو نکته اشاره می‌گردد که از مصادیق برجسته شیوه‌ زندگانی حضرت زهراست که نسل کنونی باید اسوه خود قرار دهد.

 

حجاب از دیدگاه حضرت زهرا(س) 

آن بانوی بسیار بزرگ جهان، با این که حریم عفاف و حجاب را به طور کامل رعایت می‏کرد، در عین حال، در بحرانی‏ترین حوادث سیاسی و اجتماعی، حضور و ظهور داشت.
روزی مرد نابینایی با کسب اجازه به محضر حضرت زهرا(س) آمد. حضرت از او فاصله گرفت و خود را پوشانید، پیامبر اکرم(ص) که در آن جا حضور داشت از حضرت زهرا(س) پرسید: «با این که این مرد نابیناست و تو را نمی‏بیند، چرا خود را پوشاندی»؟ حضرت زهرا(س) در پاسخ فرمود: «اگر او مرا نمی‏بیند، من که او را می‏بینم، وانگهی او بو را استشمام می‏کند». پیامبر(ص) (به نشانه تأیید شیوه و گفتار حضرت زهرا«س») فرمود: «أَشْهَدُ اَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنّی؛4 گواهی می‏دهم که تو پاره تن من هستی».
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: روزی همراه گروهی در محضر رسول خدا(ص) نشسته بودیم. آن حضرت به ما رو کرد و فرمود: «بهترین کار برای زنان چیست؟» هیچ کدام از حاضران نتوانستند جواب صحیح بدهند. هنگامی که متفرّق شدند، من به خانه بازگشتم، و همین موضوع را از حضرت زهرا(س) پرسیدم، و ماجرای سؤال پیامبر(ص) و پاسخ صحیح ندادن اصحاب را برای حضرت زهرا(س) تعریف کردم، و گفتم هیچ یک از ما نتوانستیم پاسخ صحیح بدهیم. حضرت زهرا(س) فرمود: ولی من پاسخ به این سؤال را می‏دانم، و آن این است که: «خَیْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لایَرِینَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ؛ صلاح زنان در آن است که آنها مردان نامحرم را نبینند، و مردان نامحرم آنها را نبینند».
* حجاب در اسلام به معنای پرده نشینی نیست، بلکه به معنای پوششی معقول برای جلوگیری از فساد، و حفظ کرامت زن است.
من به محضر رسول خدا(ص) بازگشتم و عرض کردم: «ای رسول خدا! از ما پرسیدی که چه کار برای زنان برتر است، پاسخش این است که برترین کار برای زنان این است که آنها مردان نامحرم را نبینند، و مردان نامحرم آنها را نبینند».
پیامبر(ص) فرمود: «چه کسی به تو چنین خبر داد، تو که این‏جا بودی و پاسخی نگفتی؟» علی(ع) عرض کرد: «فاطمه(س) چنین فرمود».
پیامبر(ص) از این پاسخ خشنود شد، و سخن فاطمه(س) را پسندید و به نشانه تأیید او فرمود: «اِنَّ فاطِمَةُ بضْعَةٌ مِنّی؛5 همانا فاطمه، پاره تن من است».
نیز روایت شده: روزی جابر بن عبدالله انصاری همراه رسول خدا(ص) به سوی خانه فاطمه(س) رهسپار شدند. وقتی که به در خانه رسیدند، پیامبر(ص) اجازه ورود طلبید. فاطمه(س) اجازه داد، پیامبر(ص) فرمود: شخصی همراه من است، آیا اجازه هست با او وارد خانه شویم؟ فاطمه(س) عرض کرد: «ای رسول خدا «قِناع» (یعنی مقنعه و روسری) ندارم.» پیامبر(ص) فرمود: «یا فاطِمَةُ خُذِی فَضْلَ مَلْحَفَتِک فَقِنِعِی بِهِ رأسَکِ؛ ای فاطمه! زیادی لباس بلند روپوش خود را بگیر و سرت را با آن بپوشان».
حضرت فاطمه(س) همین کار را کرد، آن گاه پیامبر(ص) و جابر، با کسب اجازه وارد خانه شدند.6


تلاش‏های سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا(س) در عین آن که حجاب کامل را رعایت می‏کرد، حجاب را پرده‏نشینی و انزوای زنان نمی‏دانست، بلکه شواهد بسیاری وجود دارد که آن حضرت حجاب را هرگز دست و پاگیر و مانع تلاش‏های اجتماعی و سیاسی نمی‏دانست. از این رو، در عرصه‏های مختلف اجتماعی و سیاسی شرکت فعّال داشت.
محدّثین نقل می‏کنند: شخص پیامبر(ص) دست فاطمه(س) را گرفت، و به میان مردم آمد و خطاب به مردم فرمود: «هر کس که فاطمه(س) را شناخت که شناخت، و هر کس که او را نشناخته بداند که فاطمه(س) دختر محمّد(ص) است. او پاره تن من است. او قلب و جان من است. هر کس او را بیازارد مرا آزرده، و هر کس مرا بیازارد، قطعا خدا را آزرده است» بنابراین، حجاب در سیره فاطمه(س) پرده نشینی نیست.
 در مکّه قبل از هجرت، مشرکان به تحریک ابوجهل به پیامبر(ص) آزار می‏رساندند، یکی از آنها به نام «ابن زبعری» شکمبه گوسفندی را برداشت، و به طرف پیامبر(ص) انداخت، به طوری که سر و صورت آن حضرت را آلوده نمود، ابوطالب(ع) به دفاع از آن حضرت پرداخت،
* پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن و موی خود را بپوشاند، و به جلوه‏گری و خودنمایی نپردازد، آیات مربوطه همین معنی را ذکر می‏کند، و فتوای فقهاء هم مؤیّد همین مطلب است».
در این هنگام حضرت زهرا(س) که در آن وقت خردسال بود با آب نزد پدر آمد، و سر و صورت آن حضرت را شست و شو داد.8

این ترتیب نتیجه می‏گیریم، حضرت زهرا(س) در عین آن که در همایش پرشکوه و پرجنجال شرکت نمود، همه نمادهای حریم حجاب و عفاف را رعایت نموده است.

بشارت های خدا به زنان عفیف
امام جعفر صادق(ع) : اگر زن عفت داشته باشد به دنیا می ارزد وگرنه به خاک هم نمی ارزد.
پیامبر اکرم (ص) : ... زنی که برای حفظ غیرت ، استقامت ورزیده و برای خدا وظیفه خود را بخوبی انجام داد ، خدا پاداش شهید را به او خواهد داد.
پیامبر اکرم (ص) : پروردگارا زنانی که خود را خود را پوشیده نگه می دارند مشمول رحمت و غفران خود بگردان.
پیامبر اکرم (ص) : شرف مقنعه ای که زن بر سر دارد از دنیا و آنچه در آن است ارزندا تر می باشد.

نتیجه گیری

حجاب و عفاف حضرت زهرا به گونه‌ای است که ذکر شد، در حالی که در مقابل نامحرم کوبندگی و قاطعیت دارد، به مسلمانان می‌فهماند که اختلاط بین زن و مرد ممنوع است. تصور نکنید این بی‌حجابی و بی‌عفافی که فعلاً در جامعه رایج است، فقط برای ما باعث ناراحتی شده است، بلکه حضرت زهرا نیز از این موضوع بسیار ناراحت است. همه می‌دانیم که حضرت زهرا بهترین سرمشق است. سرمشق یعنی چه؟ یعنی جامعه باید وضعیت حجاب و عفاف حضرت زهرا را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و به همان صورت عمل نماید.

حضرت زهرا(س) در عین آن که حجاب کامل را رعایت می‏کرد، حجاب را پرده‏نشینی و انزوای زنان نمی‏دانست، بلکه شواهد بسیاری وجود دارد که آن حضرت حجاب را هرگز دست و پاگیر و مانع تلاش‏های اجتماعی و سیاسی نمی‏دانست. از این رو، در عرصه‏های مختلف اجتماعی و سیاسی شرکت فعّال داشت.

بنابراین «تعادل و تنظیم روابط»، پی آمدهایی چون حضور پرنشاط، سالم، شاداب و تأثیرگذار برای مردان و زنان در عرصه های مختلف خانواده و جامعه خواهد داشت و بن بستی از فساد و تباهی در هیچ یک از میدانهای فعالیت ایجاد نخواهد کرد.

به هرحال آنچه که بر می آید این است که حجاب محدودیت ساز نیست بلکه ایجاد مصونیت می کند. البته باید ذکر کرد که حجاب فقط برای زنان نیست و برای مردان نیز ضروری به نظر می رسد. از بین رفتن حجاب در جوامع کنونی نماد رشد و پیشرفت نیست نماد عقب ماندگی و غربزدگی کشورهای اسلامی می باشد.

 

منابع:  

1 ) نور (24) آیه 30 و 32و 33؛ احزاب(33) آیه 32، 33 و 59.

2 ) مرتضی مطهّری، مسأله حجاب، چاپ جدید، ص79.

3 ) همان، ص83.

4 ) علاّمه مجلسی، بحار، ج43، ص91.

5 ) علاّمه علی بن عیسی (اِرْبِلی، کشف الغمّه، ج2، ص23 و 24.

7 ) علاّمه علی بن عیسی اِرْبِلی، کشف الغمّه، ج2، ص24.

8 ) علاّمه سروی، مناقب آل ابی‏طالب، ج1، ص60

مسأله حجاب در سیره حضرت زهرا،‌ حجة‏الاسلام والمسلمین محمد محمّدی اشتهاردی

حجاب حضرت زهرا ، آمنه مظاهری



لیست کل یادداشت های این وبلاگ