دوشنبه 92 اردیبهشت 30 , ساعت 12:27 عصر
انتخابات در کلام رهبری
26. ذوب در هدف
دنبال آرمانهاى حقیقى در قالب و لباس عملى آن بگردید. نه باید دنبال ایدهآلهایى بود که عملى و اجرایى نیستند، نه باید به کم قانع شد و از آن آرمانها دور ماند. آنچه همواره باید مورد نظر باشد، چشمانداز بیستساله است؛ این چشمانداز خیلى مهم است. و من به شما عرض کنم؛ به شهادت افرادى که کارشناس و متخصص این کار هستند، این چشمانداز کاملاً عملى است؛ یعنى به هیچوجه در آن، بلندپروازىهاى بیهوده و بىپشتوانه وجود ندارد. درست نگاه کنید، دقت کنید و چشمانداز بیستساله را بخوانید. ما ملت ایران با این قانون اساسى جامع و با این ارکان نظام- اگر خوب کار کنند و درست کار کنند- مىتوانیم در ظرف بیست سال کشور خود را به نقطهى اوج و قلهاى که در این چشمانداز تصویر شده، برسانیم. سیاستها را در نظر داشته باشید. سیاستها بر اساس این چشمانداز تنظیم شده است. قانونها باید با سیاستها هماهنگ باشد؛ یعنى در دل سیاستها جا بگیرد و به سمت این چشمانداز حرکت کند. آن چشمانداز هم بر پایهى اسلام است. باید همهى وقت و همت و شغل را مصروف همین اهداف کرد و در واقع ذوب در این اهداف شد. دیدار با نمایندگان هفتمین دورهى مجلس شوراى اسلامى 27/3/1383 27. پیشرفت و عدالت، دو روی سکه برای دههی چهارم... دو شاخص عمده وجود دارد که باید این دو را حتماً بدست بیاوریم: یکی پیشرفت است، یکی عدالت. ما مثل بعضی از کشورها و نظامهای دنیا فقط به پیشرفت فکر نمیکنیم؛ ما پیشرفت را همراه با عدالت میخواهیم... خیلی از کشورها هستند که از لحاظ علمی پیشرفت کردهاند و به آمارها و شاخصهای اقتصادی آنها که نگاه میکنیم، ملاحظه میکنیم که مثلاً درآمد سرانهی آنها خیلی هم بالاست؛ اما مسئلهی مهم این است که این درآمد سرانه در میان ملت چه جور تقسیم میشود؛ این آن نکتهای است که نظامهای غیر الهی و نظامهای رونوشتکردهی از نسخههای استکباری، دیگر به آن توجه نمیکنند. ما نمیتوانیم توجه نکنیم؛ ما میخواهیم کشورمان از همهی جهات ـ از لحاظ علمی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ فناوری، از لحاظ سیاسی ـ به پیشرفت برسد، مردم به رفاه دست پیدا کنند؛ اما در کنار پیشرفت، میخواهیم کشور عادلانه و با عدالت اداره بشود؛ این مهم است. نه عدالتِ بدون پیشرفت مطلوب است، نه پیشرفتِ بدون عدالت. عدالت بدون پیشرفت یعنی برابری در عقبماندگی، برابری در فقر؛ این را نمیخواهیم. پیشرفت بدون عدالت را هم هرگز مطالبه نمیکنیم؛ پیشرفت، همراه با عدالت. بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع)01/01/1387 28. عزت و حکمت و مصلحت، یک مثلث الزامى براى چارچوب ارتباطات بینالمللى ماست... ما نمىخواهیم عزتمان را با تکیه بر نژاد و ناسیونالیسم و حرفهایى که متأسفانه همهى دنیا با تکیه به آنها دور خودشان یک حصار مىکشند، ثابت کنیم... نه! ما براى خودمان، عزت را بر اساس اعتقاد و ایمان توحیدى- که خاصیت و شاخصهى تفکر اسلامى است- و دل بستن به خدا و محبت به بندگان و خلایق الهى و لزوم خدمت به آنها قایلیم. هر ملتى ذخیرهاى دارد. ملت ما هم ذخایر خیلى فراوانى دارد؛ ذخایر فرهنگى، پروندهى بسیار درخشان در صحنهى علم جهانى، در صحنهى سیاست جهانى، در صحنههاى گوناگون. ما بناى فخرفروشى نداریم. اگر خوبى، براى خودت هستى؛ اگر پولدارى، براى خودت هستى؛ اگر قدرتمندى، براى خودت هستى؛ ارتباطاتت با ما، ارتباطات و علایق انسان با انسان است. بنابراین، عزت یعنى تحمیل هیچکس را قبول نکردن... حکمت، یعنى حکیمانه و سنجیده کار کردن. هیچگونه نسنجیدگى را نباید در اظهارات دیپلماتیک و هرآنچه که مربوط به سیاست خارجى و ارتباطات جهانى است، راه داد. همهچیز باید سنجیده باشد. آدم نباید هرچه به دهانش آمد، بگوید. باید ملاحظه کنیم که آیا این سخن با موازین منطق و خرد منطبق است، یا منطبق نیست. اگر منطبق نیست، آن را کنترل کنیم. باید حکیمانه برخورد کنیم. فقط در حرف زدن نیست؛ در معاشرتها و برخوردها هم باید حکیمانه برخورد کرد... مراد مصلحت شخص من و شما نیست، که اگر ما این اقدام را کردیم، ممکن است برایمان گران تمام بشود. نه، گران هم که تمام بشود، مگر ما که هستیم؟ اگر کارى به مصلحت کشور و به مصلحت انقلاب است، ولى به مصلحت شخص من نیست، گو مباش؛ چه اهمیتى دارد؟ مصلحت، یعنى مصلحت انقلاب، و این مصلحت همهجانبه است؛ یعنى از رفتار شخصى ما شروع مىشود. سخنرانی در دیدار با مسؤولان وزارت امور خارجه و سفرا و کارداران جمهورى اسلامى ایران 18/04/1370 29. سه رکن مدیریت سه بخش عمده در مسؤول وجود دارد؛ سه آمادگى و احساس مسؤولیت: اوّل اینکه، براى نفسِ کار و عمل آماده باشد. تنبلى و بىحالى و سهلانگارى و کار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن، اوّلین بلایى است که ممکن است یک مدیر را از صلاحیت کافى و لازم ساقط کند. جدّى بودن در کار، آرام نداشتن براى کار، احساس مسؤولیت براى اصل اقدام و کار و وظیفهاى که بر عهده گرفته، بسیار مهم است... دوم، مسألهى آمادگى و استعداد و تعهّد براى انجام کار است؛ به همان نحوى که سیاستهاى کلّى و برنامههاى اساسى کشور آن را اقتضا مىکند. اگر کشور، سیاست مشخّصى را در مقولهاى پذیرفته است، کسى که اجراى بخشى از بخشهاى کشور را مىپذیرد، باید آن را در همان جهت کار و به همان سمت و با همان هدف پیش ببرد و هدایت کند؛ ولو خود او، آن سیاست را به طور کامل تثبیت نکرده باشد... رکن سوم، حفظ طهارت و تقواست. حفظ پاکیزگى در عمل است. اجتناب از هرگونه خداى ناکرده اختلاط با اهداف غیر مشروع یا اهداف غیر مقبول و غیراخلاقى است. این، شأن سوم است. مدیر خوب، مدیرى است که هر کارى را به عهده مىگیرد، با رعایت اصول اخلاقى صحیح، انجام دهد. در نظام اسلامى، چیزى که به شدّت با آن مقابله مىشود، رسوخ فساد است. در نظام اسلامى، با اعتقاد بد و نادرست، اینطور مقابله نمىشود که با عمل غیر صحیح و عمل غیراخلاقى و خداى ناکرده رسوخ فساد مبارزه مىشود. بیانات در مراسم تنفیذ حکم دورهى دوم ریاست جمهورى 12/05/1372 30. سادهزیستِ دردآشنا! من نسبت به شخص، هیچگونه نظرى ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهایى وجود دارد. بهترین، آن کسى است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگرى و تجملپرستى است... اینى که ما گفتیم امسال، سال حرکت به سوى اصلاح الگوى مصرف است... یکى از اساسىترین کارها براى اینکه ما جلوى اسراف را بگیریم این است که مسئولین کشور، خودشان، کسانشان، نزدیکانشان و وابستگانشان، اهل اسراف و اهل اشرافیگرى نباشند. چطور میتوانیم اگر خودمان اهل اسراف باشیم، به مردم بگوییم اسراف نکنید... اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادى انتخاب کنیم که مردمى باشند، سادهزیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمى است. آگاهانه بگردید؛ برسید؛ و به آنچه که رسیدید و تشخیص دادید، با قصد قربت اقدام کنید؛ با قصد قربت پاى صندوق انتخابات بروید و خداى متعال اجر خواهد داد. بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادى سنندج 22/2/1388 31. زمانشناس و مدبر رهبرى در پشتیبانى از رئیس جمهور هیچگونه درنگى نمىکند. کسى را که مردم انتخاب کنند و رئیس جمهور قانونى کشور شود، همیشه مورد احترام و تکریم و حمایت جامع رهبرى در همهى دولتها بوده؛ بعد از این هم باید باشد. اما آنچه در درجهى اول اهمیت قرار دارد، این است که اهتمام همهى مردم، نخبگان مردم و مسؤولان گوناگونِ بخشهاى مختلف این باشد که رئیس جمهورى انتخاب شود که بتواند گرههاى زندگى مردم را در دوران کنونى باز کند؛ وظایف این دوره را بشناسد و با قوت و اقتدار به آن عمل کند. بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمان 11/2/84 32. دستانی که باید کامها را شیرین کند رییس جمهور یکى از مؤثرترین، و در دستگاه اجرایى مؤثرترین عنصر براى حل مسائل کشور است. در میان مسؤولان کشور، هیچ مسؤولى به قدر رییس جمهور در قانون اساسى ما امکانات و توانایىها و عرصهى عظیم خدمتگزارى ندارد. بودجهى کشور و همهى مسؤولان طراز اول اجرایى کشور در اختیار اوست؛ اوست که مىتواند کشور را آباد کند و از لحاظ علمى و صنعتى و مسائل انسانى و یا از لحاظ امنیت، کشور را به پیش ببرد؛ کفایت و توانایىهاى اوست که مىتواند زندگى را در کام مردم شیرین کند. آنچه مورد نیاز ملت و کشور است، رئیسجمهورِ کارآمد و باکفایت است. مسؤولیتهاى حساس و تاریخىِ امروز بر دوش رئیس قوهى مجریهى ماست. قانون همه چیز را در اختیار رئیس قوهى مجریه قرار داده است. بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمان 11/2/84 33. مؤمن به هدفهاى انقلاب هر دوره خصوصیتى دارد و هر کدام از مسؤولان در دورههاى گذشته کارهایى انجام دادند. امروز ما احتیاج داریم که در کشورمان تلاش و پیشرفت و رشد علمى و فناورى، همراه با عدالت اجتماعى و مبارزهى با فساد باشد. آنچه براى رئیس جمهور آینده بسیار مهم است، این است که با همهى وجود در پى کار و تلاش براى مردم باشد. لذا من در اول سال عرض کردم؛ آنچه کشور احتیاج دارد، رئیس جمهور بانشاط، مصمم، کاردان، توانا، پیگیر و با حوصله است؛ رئیس جمهورى که قدر مردم را بداند؛ با مردم صمیمى باشد؛ براى مردم مجاهدت کند؛ براى مردم کار و تلاش کند؛ ظرفیتهاى کشور را آنچنان بهکار بگیرد که مردم بتوانند از این ظرفیتها در همهجا بهرهمند شوند؛ رئیس جمهورى که اعماق کشور و روستاهاى دورافتاده براى او با تهران تفاوتى نداشته باشد؛ حق مردم شهرهاى بزرگ و کوچک در نظر او یکسان باشد؛ بتواند براى رفع تبعیض و پُر کردن شکاف میان ثروتمندان و فقرا تلاش و کار کند؛ رئیس جمهورى شجاع، با تدبیر و مؤمن به هدفهاى انقلاب و نظام باشد. بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمان 11/2/1384 34. یا دین یا مردمسالاری! اگر کسى سر کار بیاید که مطیع و تسلیم آنها باشد - که البته ما چنین کسى را نداریم که سر کار بیاید و مطیع آنها باشد - البته آنها خوشحال خواهند شد و حرفى هم ندارند؛ اما اگر کسى آمد که احساس کردند به انقلاب و اسلام و منافع ملى پایبند است و به مبارزهى با دشمنان بینالمللى و تسلیم نشوى در مقابل زورگویىهاى آنها معتقد است، خواهند گفت مردمسالارى وجود ندارد؛ اگر شخص متدین باشد، بیشتر هم خواهند گفت. آنها معتقدند که مردمسالارى، مردمسالارىِ سکولاریزه شده است؛ باید حتماً از دین جدا شود تا اسمش را مردمسالارى بگذارند. بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههاى استان کرمان 19/2/1384 35. اصولگرای اصلاحطلب بنده دعواى اصلاحطلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیمبندى را غلط مىدانم. نقطهى مقابل اصولگرا، اصلاحطلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاحطلب، اصولگرا نیست. نقطهى مقابل اصولگرا، آدم بىاصول و لاابالى است؛ آدمى که به هیچ اصلى معتقد نیست؛ آدم هرهرى مذهب است. یک روز منافع او یا فضاى عمومى ایجاب مىکند که بشدت ضد سرمایهگذارى و سرمایهدارى حرکت کند، یک روز هم منافعاش یا فضا ایجاب مىکند که طرفدار سرسخت سرمایهدارى شود؛ حتّى به شکل وابسته و نابابش! نقطهى مقابل اصلاحطلبى، افساد است. بنده معتقد به اصولگراى اصلاحطلبم؛ اصول متین و متقنى که از مبانى معرفتى اسلام برخاسته، با اصلاح روشها به صورت روزبهروز و نوبهنو. بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههاى استان کرمان 19/2/1384 36. جوانها بههوش باشند... نسل جوان ما خوشبختانه امروز یک نسل غالب در سرتاسر کشور است. جوانها بههوش باشند، بیدار باشند. معیارها مشخص است. در انتخابات، این آگاهى باید اثر کند؛ در بیان خواستههاى ملت این آگاهى باید تأثیر بگذارد؛ در حضور گوناگون، در مسائل مختلف، این آگاهى بایستى اثر بگذارد. ملت ایران در انتخابهاى خود - معیارهاى انتخابات را من آن روز عرض کردم، این هم مکمل آنهاست - توجه کند؛ کسانى با رأى ملت سر کار نیایند که در مقابل دشمنان بخواهند دست تسلیم بالا ببرند و آبروى ملت ایران را ببرند. کسانى سر کار نیایند که بخواهند با تملقگویى به غرب، به دولتهاى غربى، به دولتهاى زورگو و مستکبر، به خیال خودشان بخواهند براى خودشان موقعیتى در سطح بینالمللى دست و پا کنند. اینها براى ملت ایران ارزشى ندارد. کسانى سر کار نیایند که دشمنان ملت ایران طمع بورزند که به وسیلهى آنها بتوانند صفوف ملت را از هم جدا کنند، مردم را از دینشان، از اصولشان، از ارزشهاى انقلابیشان دور کنند. ملت باید آگاه باشد. اگر کسانى بر سر کار بیایند که در مراکز گوناگون سیاسى یا اقتصادى به جاى اینکه به فکر ادامهى راه امام و ارزشها و اصول ترسیم شدهى به وسیلهى امام باشند، به فکر به دست آوردن دل فلان قدرت غربى و فلان مستکبر بینالمللى باشند، براى ملت ایران مصیبت خواهد بود. این آگاهى براى ملت لازم است. بیانات در دیدار مردم بیجار 28/2/1388 37. انتظار مردم: تلاش و جدیت دولت انتظار مردم از دولت و رئیس جمهور منتخب این است که تلاش و جدیت کنند. تصور بنده - با شناختى که در طول این مدت از احساسات مردم دارم - این است که مردم مایلند تلاش و کار و قاطعیت و جدیت را در عمل مسؤولان مشاهده کنند. گاهى نتیجهیى دیر به دست مىآید. بعضى از اهداف، کارِ یک سال و دو سال نیست؛ تلاش مستمرى لازم دارد. همین قدر که مردم ببینند مسؤول عالى کشور و دیگر مسؤولان دارند کار و تلاش مىکنند، خشنود و راضى مىشوند. مردم از ما کار لازم دارند؛ خدمت مىطلبند و توقع دارند؛ و حق به جانب آنهاست. بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهورى 12/05/1384 38. قدرت عبادت است اگر... من به رئیس جمهور محترم برادرانه توصیه مىکنم؛ در همهى حالات، همین احساسى را که امروز بیان کردید - احساس خدمتگزارى به مردم - براى خودتان حفظ کنید. قدرت اگر با هدفِ خدمت به مردم باشد، عبادت است. شاید هیچ عبادتى بالاتر از عبادتِ مسؤولى نیست که به خاطر تلاش و خدمت به مردم، از راحت و آسایش و امنیتِ خود صرفنظر مىکند. این روحیهى خدمتگزارى، خاکسارى، تواضع در مقابل مردم و شناخت عظمت مردم را براى خودتان حفظ کنید، که این نعمت بزرگى است. از خداى متعال لحظهیى غافل نشوید. این توفیقات به فضل و لطف الهى به ما داده مىشود. باید خود را قابل رحمت و تفضلاتِ روزافزون الهى کنیم. با یاد خدا و با توکل به خدا و با اخلاص در عمل، باید بتوانیم جلب رحمت الهى بکنیم. اگر جلب رحمت الهى شد، همهى مشکلات آسان مىشود و موانع از سر راه برخواهد خاست. بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهورى 12/05/1384 39. حرفهای بدون امتیاز جوانهاى ما، اهل فکر ما، اهل فرهنگ ما تأمل کنند؛ مسئولین کشور به سمت سیاستهاى اسلامى حرکت کنند. اینى که یا مسئولان ما، یا در دورههاى انتخابات مثل وضع کنونى، نامزدهاى انتخاباتى ما براى جلب توجه دیگران حرفهاى غربىها را تکرار کنند، این هیچ امتیازى محسوب نمیشود. امتیاز این نیست که ما آن چیزى را بگوییم که غرب مىپسندد. اینها کسانىاند که با فکر ایرانى، فکر اسلامى، هویت اسلامى و ایرانى مخالفند. بیانات در دیدار مردم مریوان 26/02/1388 40. حجت درونی بعضىها هستند که خیلى وسوسه مىکنند - آیا این، آیا آن؟ آیا این، آیا آن؟ - آخرش هم یا مجبور مىشوند به طاق جفت و استخاره متوسل شوند و یا اصلاً از خیر رأى دادن مىگذرند. نه، انسان فکر مىکند؛ به کسى مىرسد و مىگوید: خدایا! نتیجهى تحقیقات من این است. من طبق حجت درونى خودم - که عقل و تفکر است- و بر اساس مشورتى که با دیگران داشتهام، رأى مىدهم. خداى متعال قبول مىکند؛ ولو این تشخیص، درست نباشد. بنابراین نباید وسوسه کرد. معیارها، معیارهاى روشنى است. جوسازى و تبلیغات دروغین و براق و رنگین نباید انسان را از شناخت حقیقت دور بدارد. بیانات در دیدار دانشجویان بسیجى05/03/1384
|