سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندوه خوردن نیم کهنسال شدن است . [نهج البلاغه]
 
شنبه 92 دی 21 , ساعت 1:45 عصر

آغاز امامت حضرت مهدی (عج)

                                        بسم الله الرّحمن الرّحیم

سالهای اول زندگی حضرت مهدی (عج الله تعالی شریف) گذشت تا اینکه به سال 260 هجری در سن پنج سالگی پدر عزیزش را از دست داد

در پی این حادثه غم انگیز، امامت و رهبری شیعیان به آن حضرت انتقال یافت . حضرت در آن زمان از کمالات و دانشهای الهی همان را داشت که دیگر امامان داشتند و این مقام و منزلتی بود که خدای تعالی به حضرت عنایت فرمود . .  

حضرت مهدی (علیه السلام) به دور از دیده مردم می زیست و با افراد اندکی معاشرت داشت . جعفر، عموی آن حضرت با استفاده از این مسئله به دروغ خود را جانشین و وارث حضرت عسگری (علیه السلام) معرفی کرد و به همین علت است که او را کذاب لقب داده اند . 

ابوالادیان ، از خادمان امام حسن عسگری (علیه السلام) در ان مورد می گود: صدای شیون از منزل امام حسن عسگری (علیه السلام) بلند بود و جعفر بن علی برادر آن حضرت را نیز دیدم که بر در خانه نشسته بود و شیعیان نیزاو را تسلیت وتبریک می گفتند(تسلیت برای رحلت برادر وتبریک برای جانشینی) با خود گفتم که اگر این شخص امام باشد امامت از بین می رود! زیرا من پیشتر او رامیشناختم، شراب می خورد و قمار می باخت و تنبور می نواخت . در این حال عقید خادم بیرون آمد و به جعفر گفت : آقای من ! برادرت را کفن کردند برخیز و بر او نماز گزار. 

جعفر و شیعیان همراه وی داخل شدند . چون در خانه جای گرفتیم دیدیم که پیکر حضرت عسگری صلوات الله علیه را کفن کرده برروی تابوتی نهاده اند . جعفر پیش ایستاد که بر برادر نماز گزارد. چون خواست که تکبیر گوید ناگاه کودکی گندمگون پیچیده موی و گشاده دندان بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و گفت:ای عمو! پس بایست که من سزاوارترم به نماز برپدرم. 

جعفر که رنگ از چهره اش پریده بود عقب رفت و آن کودک پیش ایستاد و بر پدر نماز خواند.

خبر وجود فرزندی از امام حسن عسگری (علیه السلام) انتشار یافت و مأموران حکومتی به سعایت جعفر کذاب بر تفتیش و جستجوی خود شدت بخشیدند. در این راه آزار و اذیتهای فراوان برای خانواده حضرت عسگری (علیه السلام) فراهم آوردند . ولی تلاشهای آنان حاصلی در بر نداشت . 

جعفر کذاب نیز از ادعای خود طرفی نبست و تنها توانست میراث آن حضرت را به یغما برد . در هر حال سلسه امامان دوازده گانه از هم نگسست و امامت الهی ادامه یافت . ولی پیگیری و تعقیب دشمن خطری بس جدی بودکه جان امام دوازدهم را تهدید می کردهمین امر وپار ه ای از عوامل دیگر ایجاب می کرد که آن حضرت در غیبت به سر برند و به دور از دیده مردم زندگی کنند

 

آغاز امامت حضرت مهدی (عج)
 
روز هشتم ربیع الاول مصادف است با روز شهادت امام حسن عسکری(ع) و آغاز امامت حضرت مهدی(عج). می‌توان گفت زندگی و شخصیت امام حسن عسکری (ع) همچون معصومین دیگر، بدلیل بی‌توجهی بسیاری از پیروانشان هنوز هم آنچنان که باید و شاید در میان عامه مردم شناخته شده نیست و شاید بتوان این نکته را در مورد شناخت امام زمان‌(عج) نیز گفت؛ امیدواریم که با شناخت صحیح حضرت ولی عصر (عج)، راه مطلوب و مورد نظر ایشان و دیگر معصومین (ع) را بپیماییم.

به گزارش ایسنا، امام حسن عسکری(ع) با توجه به خفقان جامعه و ظلم حاکمان زمانه‌شان بیشتر عمرشریف خود را در زندان بسر بردند اما این امر موجب نشد که از کوشش‌هایی علمی و انقلابی فرهنگی مانند تشکیل حوزه علمیه، انجام تالیفات، ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان توسط پیک‌ها و نامه‌ها و تعیین نمایندگان و تلاش‌های آنها و ارتباط با آنها دست بردارند.

در این نوشتار ضمن اشاره کوتاهی به زندگینامه آن بزرگوار، به بخش‌هایی از فعالیت‌های آن حضرت پرداخته می‌شود:

نام: حسن (ع).

لقب معروف: عسکری (ع). ابن‌الرضا (ع) و سراج.

کنیه: ابومحمد (ع).

پدر و مادر: امام هادی (ع)، سلیل (ع) (سوسن، حًدْیث).

وقت و محل تولد: روز جمعه هشتم ربیع‌الثانی یا 24 ربیع‌الاول سال 232 هجری قمری در مدینه.

وقت و محل شهادت: هشتم ربیع‌الاول سال 260 ه.ق به دسیسه معتمد (چهاردهمین خلیفه عباسی) در شهر سامرا و در سن 28 یا 29 سالگی به شهادت رسیدند.

مرقد: در شهر سامرا واقع در عراق.

دوران زندگی ایشان را در دو بخش می‌توان ذکر کرد:

1ـ قبل از امامت (22 سال) از سال 232 تا 254 ه.ق.

2ـ دوران امامت (6 سال) از سال 254 تا 260 ه.ق.

حاکمان عصر امامت ایشان عبارتند از:

1ـ مهتدی، چهاردهمین خلیفه عباسی (از سال 255 تا 256)

2ـ معتمد، پانزدهمین خلیفه عباسی (از سال 256 تا 260)

چرا امام حسن عسکری (ع) همواره در زندان بودند؟

شاید بتوان گفت که هیچ یک از امامان (ع) همانند امام حسن عسکری (ع) در خفقان خلفای عصر و در زندان‌ها نبوده اند، تا آنجا که حتی در زندان، جاسوسی را بر ایشان گماشته بودند تا گفتار و رفتارشان را گزارش دهد.

این همه خفقان برای چه بود؟

پاسخ: حکام بنی‌عباس از چند جهت در مورد امام حسن عسکری (ع) ترس و نگرانی داشتند و حساس بودند:

1ـ جمعیت شیعیان در آن عصر، به ویژه در عراق، بسیار بود.بنابراین خلفا ترس آن داشتند که آنها قدرت را به دست گیرند و با زعامت و رهبری امام حسن عسکری (ع) تاج و تخت عباسیان را واژگون کنند.

2ـ از سوی دیگر باید به این مساله مهم نیز توجه داشت که شیعیان توجه خاصی به امام حسن عسکری (ع) داشتند و اموال بسیاری به محضرشان می‌رسانند، تا آنجا که به عنوان مثال، آن حضرت یکبار صدهزار دینار (یعنی صد هزار مثقال طلا) به یکی از دوستان و نمایندگان مورد اطمینانش به نام «علی بن جعفر همانی» دادند تا بین مستمندان و شیعیان در مراسم حج، تقسیم کند، بار دیگر صد هزار دینار برای او فرستادند و بار سوم سی هزار دینار برای او حواله کردند.

3ـ تلاش‌های سیاسی، نامه‌ها و پیک‌ها، فعالیت شاگردان و نمایندگان، حوزه علمیه طاغوت برانداز، گفتار سازنده و حرکت‌بخش امام حسن عسکری(ع و ... همه و همه نشان می‌داد که ایشان نه تنها هرگز تسلیم دستگاه بنی‌عباس نیستند، بلکه زمینه‌سازی فرهنگی و سیاسی عمیق و گسترده‌ای بر ضد آن دستگاه می‌کنند.

4ـ طبق روایات متعدد و متواتر، همه مسلمانان می‌دانستند که سرانجام قائم آل محمد حضرت مهدی (عج) ظهور می‌کند و واژگونی تاج و تخت شاهان و سلاطین جور در سراسر جهان به دست ایشان است، از طرفی دریافته بودند که این مصلح جهانی از نسل امام حسن عسکری (ع) است، بنا بر این در مورد آن حضرت بسیار حساس بودند و احساس خطر می‌کردند و بر همین اساس حضرت مهدی (عج) از هنگام ولادت (در سال 255) حتی در عصر پدر (تا سال 260) یعنی پنج سال جز برای یاران بسیار مخصوص، مخفی بودند.

تلاش‌های هفت‌گانه امام حسن عسکری (ع)

کوتاه سخن آنکه از بررسی تلاش‌های آن امام (ع) و یارانشان فهمیده می‌شود که آن بزرگمرد علم، کمال و سیاست در هفت مورد، تلاش عمیق و چشمگیری داشته‌اند که آنها عبارتند از:

1ـ تشکیل حوزه علمیه و کوشش‌های علمی و انقلاب فرهنگی.

2ـ ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان توسط پیک‌ها و نامه‌ها و تعیین نمایندگان و تلاش‌های آنها و ارتباط با آنها.

3ـ تلاش‌های سری و محرمانه سیاسی.

4ـ پشتیبانی مالی شیعیان از امام حسن عسکری (ع) و حمایت مالی آن حضرت از مستضعفان برای حفظ کیان تشیع.

5ـ تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه و روحیه دادن به آنها و سفارش آنها به مقاومت و استقامت در برابر ستمگران.

6ـ آماده‌سازی شیعیان برای دوران غیبت.

امام حسن عسکری (ع) در راستای این اصول تا سر حد شهادت ایستادگی کردند و تحت شدیدترین شکنجه‌ها و خفقان‌ها در زندان‌ها، خانه و بیرون خانه، رسالت خود را به جهانیان ابلاغ فرمودند و سرانجام با نیرنگ معتمد عباسی مسموم شده و به شهادت رسیدند.

حوزه علمیه و دانشگاه امام حسن عسکری (ع)

یکی از مهم‌ترین کارهای امام حسن عسکری (ع) مانند پدر و اجداد پاکشان، تربیت شاگرد و حفظ فقه تشیع و اندیشه ناب اسلام در برابر دشمنان و مخالفان بود.

ایشان در این راستا با اینکه در شرایط سخت سیاسی به سر می‌بردند و مدت امامتشان شش سال و مدت عمرشان 28 سال بیشتر نبود، تا آخرین حد امکان با گردآوری شاگردان پدر و اجدادشان و تربیت شاگردهای جدید و مطرح کردن بحث‌ها و مناظرات شفاهی و کتبی به تشکیل مجمع علمی عمق و وسیع پرداختند و خط فکری تشیع را از گزند حوادث و برخوردها حفظ نمودند و با پاسخ به شبهه‌ها و سوالات گوناگون از حریم دانشگاه جدشان، امام جعفر صادق (ع) محافظت کردند.

تالیفات امام حسن عسکری (ع)

امام حسن عسکری (ع) در کنار کارهای علمی، مجموعه‌هایی از تفسیر، روایات، معارف اسلامی و عقاید را تالیف کردند. بعضی از این مجموعه‌ها به صورت نامه‌هایی طولانی بود که برای اشخاص می‌فرستادند، به علاوه روایات بسیار در ابواب فقه و سایر علوم اسلامی توسط افراد مختلف، از آن حضرت نقل شده است.

علامه سیدمحسن امین پنج مجموعه را تحت عنوان تالیفات امام حسن عسکری (ع) ذکر کرده که عبارتند از:

1ـ تفسیر معروف قرآن، منسوب به امام حسن عسکری (ع).

2ـ نامه آن حضرت به اسحاق بن اسماعیل نیشابوری، مذکور در کتاب تحف‌العقول.

3ـ مواعظ قصار، مذکور در کتاب تحف‌العقول.

4ـ رساله المنقبه، مشتمل بر اکثر احکام حلال و حرام (این رساله در کتاب مناقب، ج 4، ص 424 با نام "المقنعه" ذکر شده است).

5ـ مکاتبات الرجال (کتاب اعیان الشیعه، ج 2، ص 41).

منبع:

سیره چهارده معصوم (ع)، محمد محمدی اشتهاردی، چ بهار 1381، نشر مطهر.
 

مسئله امامت و جانشینی پیامبر، از مهم ترین و گسترده ترین موضوعاتی است که  در طول چهارده قرن گذشته، همواره مورد توجه مسلمانان و محل بحثهای فراوان بوده است .
شناخت و جدا کردن حق از باطل و آگاهی بر مبانی اعتقادی و لزوم تقویت آن در برابر تبلیغات مسموم و زهرآگینی که بعضا با الفاظ فریبنده و گمراه کننده همراه است، ضرورت پرداختن به چنین مباحثی را بیشتر می نماید .
ضمن اینکه در ادامه به مسئله تبرّینیز پرداخته خواهد شد . به توجه همکاری و مساعدت شما دوستان ارجمند …

 … پیامبر در حالی که چشمانش اشک آلود شده بود فرمود : ای فاطمه مگر نمی دانی ما اهل بیتی هستیم که خداوند برای ما آخرت را بر دنیا ترجیح داده و فنا را بر همه خلقش حتمی نموده است  .
خداوند تبارکی و تعالی توجهی به زمین نموده و مرا از میان آنان انتخاب کرد و به پیامبری بر گزید . سپس برای دوم بار توجهی به زمین نموده و همسر تو (حضرت علی (ع) ) را انتخاب کرده و به من دستور داد تا تو را به ازدواج وی در آورم و او را بعنوان برادر و وزیر و وصی و جانشین خود و امتم قرار دهم .
پس پدر تو برترین انبیا و رسولان خداوند است و شوهر تو بهترین اوصیا و وزیران است و تو اول کسی از خاندان من هستی که به من ملحق می شوی .
سپس خداوند توجهی به زمین کرد و تو را و یازده نفر از فرزندانت و فرزندان شوهرت را که از نسل تو هستند انتخاب نمود …

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مهدی از فرزندان من است، نامش نام من (م ح م د) و کنیه اش کنیه من (ابوالقاسم) می باشد، ‌در صورت و سیرت از همه کس به من شبیه تر است. برای او غیبتی است که در آن مردم دچار حیرت می گردند و بسیاری از دسته ها و گروههای مردم، گمراه می شوند، آنگاه مانند ستاره تابانی از پرده غیبت بدر آید و زمین را پر از عدل و داد کند آن چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد.

آغاز ولایت تاج گذاری حضرت مهدی (عج) و فرارسیدن ایام شادی اهل بیت بر عموم شیعیان مبارک

 

تولد حضرت مهدی (عج)

حکیمه خاتون علیهاالسلام ، عمه امام حسن عسکری علیه السلام نقل می کند: وقتی هنگام تولد مهدی(عج) رسید، امام زمان(عج) را دیدم رو به قبله به سجده افتاد. سپس دستش را بلند کرد و گفت: «به یکتایی خدا گواهی می دهم و اینکه جدّم، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، و پدرم امیرمؤمنان علیه السلام ، وصی رسول خداست». سپس یک یک امامان را شمرد تا به خود رسید. امام زمان(عج) از هنگام تولد تا زمانی که پدرش به شهادت رسید، مخفی بود و فقط تعداد خاصی از یاران، او را می دیدند و مسائل خود را از ایشان می پرسیدند. حضرت هنگام رحلت پدر، پنج سال داشت. چنان که در روایات آمده، محل زندگی امام زمان(عج) در دوران کودکی همچون محل زندگی حضرت موسی علیه السلام مخفی بود تا از گزند طاغوتیان محفوظ باشد.

معرفی امام به شیعیان

از آنجا که ولادت امام دوازدهم(عج) به صورت پنهانی انجام گرفت، بیم آن بود که شیعیان در شناخت آخرین حجت پروردگار به اشتباه و گمراهی گرفتار آیند. امام عسکری علیه السلام وظیفه داشت فرزند خود را به گروهی از بزرگان شیعه و افراد مورد اعتماد معرفی کند. آنان نیز خبر ولادت او را به دیگر پیروان اهل بیت علیهم السلام می رساندند تا ضمن معرفی آن بزرگوار، تهدیدی متوجه آخرین سفیر حق نگردد. محمد بن عثمان و چند تن دیگر از بزرگان شیعه نقل می کنند: چهل نفر از شیعیان نزد امام یازدهم گرد آمدیم. آن حضرت، فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: «پس از من، این امام شما و جانشین من است. از او فرمان برید و بعد از من در دین خود پراکنده نشوید که هلاک خواهید شد و از امروز به بعد او را دیگر نخواهید دید».

نشانه ای برای امامت

احمد بن اسحاق، از بزرگان شیعه و یاران امام یازدهم علیه السلام می گوید: خدمت آن حضرت شرفیاب شدم و می خواستم در مورد امام بعد از او سؤال کنم، ولی پیش از آنکه سخنی بگویم فرمود: «ای احمد! همانا خدای متعالی از آن زمان که آدم علیه السلام را آفرید، زمین را از حجت خود خالی نگذاشته است و تا قیامت نیز چنین نخواهد کرد! به واسطه حجت خدا، بلا از اهل زمین برداشته می شود و به [برکت وجود او] باران باریده و بهره های زمینی بیرون می آید».

بقیة اللّه

احمد بن اسحاق می گوید: روزی نزد حضرت عسکری رفتم و پرسیدم: ای پسر رسول خدا! امام و جانشین پس از شما کیست؟ پس آن حضرت به درون خانه رفت و بازگشت در حالی که پسری سه ساله که صورتش همچون ماه تمام می درخشید بر دوش خویش داشت و فرمود: «ای احمد بن اسحاق! اگر نزد خدای متعالی و حجت های او گرامی نبودی، پسرم را به تو نشان نمی دادم. همانا او هم نام و هم کنیه رسول خدا و کسی است که زمین را از عدل و داد پر می کند». گفتم: سرور من! آیا نشانه ای است که قلبم به آن آرام گردد؟ در این هنگام، کودک لب به سخن گشود و به زبان عربی روان گفت: «من بقیة اللّه در زمین هستم که از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت. ای احمد بن اسحاق! پس از اینکه با چشم خود می بینی در پی نشانه مباش».

همچون ستارگان

امام صادق علیه السلام فرمود: «امامان درهای الهی هستند و مردم به وسیله آنان وارد دین می شوند و اگر آنان نباشند دین شناخته نمی شود». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز می فرماید: «همچنان که اگر ستارگان نباشند، آسمان نابود می شود، اگر اهل بیت من هم روی زمین نباشند، اهل زمین هلاک می گردند».

نبوت و امامت باید در میان انسان ها وجود داشته باشد؛ زیرا انسانی که از جسم و روح تشکیل شده، روح مجردش که همواره در پی حقیقت است، در تشخیص راه دچار مشکل می شود و در این مورد، نیاز به راهنما و امام ضروری است.

امامت کودک

امامت، یعنی نایب شدن از پیامبر و پذیرش ریاست بر تمام اشیا و موجودات، با شروطی پدید می آید که نمی توان آنها را از راه رنج، ریاضت، عبادت و تحصیل در تمام عمر به دست آورد. پس تعیین امامت فقط با خداوند عزوجل است که هر که را خواست تربیت کند، حکمت بیاموزد و قابل ریاست و امامت کند؛ البته در نزد خداوند، انسان کوچک و بزرگ در این مسئله یکسان است. شاهد آن هم، حضرت عیسی علیه السلام است که در گهواره خلعت نبوت پوشید. نیز خداوند در کودکی به یحیی علیه السلام وحی فرستاد و در کودکی عقل او را محکم و کامل کرد. مثال دیگر اینکه خداوند متعالی در آیه تطهیر، حسنین علیهماالسلام را از پلیدی و نادانی به دور می داند و این کنایه از ثبوت منصب امامت در ایشان است. بنابراین، مانعی ندارد که امام زمان علیه السلام در کودکی به امامت رسیده باشد.

نهان زیستی، سنتی الهی

غیبت، یکی از سنت های الهی است که در زندگی پیامبرانی همچون ادریس، نوح، صالح، یوسف، موسی، سلیمان، دانیال و عیسی علیهم السلام دیده می شود و هر یک از آن سفیران الهی، به تناسب شرایط، سال هایی را در غیبت به سر برده اند. امام صادق علیه السلام دلیل غیبت امام عصر علیه السلام را خواست خداوند در جاری کردن سنت انبیاء می داند و این نشان می دهد که سخن از غیبت امام مهدی(عج)، سال ها پیش از به دنیا آمدن ایشان بوده است. امام صادق علیه السلام در جایی دیگر، وقتی از علت غیبت می پرسند می فرماید: «غیبت به سبب امری است که اجازه نداریم آن را برای شما بیان کنیم. غیبت سرّی است از اسرار الهی و چون می دانیم که خداوند بزرگ حکیم است، آن را می پذیریم؛ اگر چه علت آن برایمان معلوم نباشد».

غیبت امام عصر

فشار و شرایط سخت زمان، سبب شد که پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 هجری قمری، حضرت مهدی(عج) غایب گردد؛ به طوری که حتی شیعیان خاص نیز جز در موارد نادر از دیدار ایشان محروم گشتند. البته در این زمان نیز رابطه امام و امت به کلی قطع نشد، بلکه مردم به وسیله نایبان خاص ایشان، که همگی از بزرگان شیعه و برگزیدگان امام عصر علیه السلام بودند، با مولای خویش ارتباط داشتند. نتیجه آن شد که در همین دوره، شیعیان به رفت و آمد و ارتباط گسترده تر با عالمان دینی خو گرفتند و دانستند که در شرایط غیبت امام نیز راه شناخت وظایفی دینی به روی آنها بسته نیست. عثمان بن سعید عمری، محمد بن عثمان عمری، حسین بن روح نوبختی و علی بن محمد سمری، چهار نماینده ای بودند که از سوی امام عسکری علیه السلام و امام مهدی(عج) انتخاب و به مردم معرفی شدند.

ماجرای سرداب

معتضد عباسی سپاهی را از بغداد به سامرا برای دستگیری حضرت مهدی(عج) فرستاد. یکی از مأموران به نام رشیق می گوید: وقتی سپاه معتضد وارد سامرا شد، به طرف سرداب ـ زیرزمینی که مدتی محل زندگی سه امام بزرگوار بود ـ هجوم آوردند. آنها پشت درِ سرداب، صدای تلاوت قرآن را از حضرت مهدی(عج) شنیدند. لشکر پشت در اجتماع کردند و فرمانده شان پیشاپیش آنها ایستاده بود. ناگاه حضرت مهدی(عج) از راهی که به در سرداب می انجامید آمد و از پیش روی لشکر عبور کرد و از نظرها غایب شد. در این هنگام، فرمانده خطاب به سپاه گفت: وارد سرداب شوید و مهدی را دستگیر کنید! سپاهیان گفتند: مگر ندیدی که او از روبه روی تو عبور کرد. ما گمان کردیم تو او را دیده ای و چون فرمانی ندادی، ما نیز حرکتی از خود نشان ندادیم. بدین ترتیب، امام عصر علیه السلام با قدرت اعجاز از گزند سپاه معتضد نجات یافت و غایب گردید.

لزوم اعتقاد در عصر غیبت

امام جواد علیه السلام می فرماید: «حضرت مهدی علیه السلام بعد از اینکه یادش از خاطره ها محو شد و بیشتر معتقدان به امامتش، از اعتقاد خود برگشتند قیام می کند». شیعیان آن حضرت باید در عصر غیبت، اعتقاد به وجود مبارک آن حضرت، تقوا و دین داری را سرلوحه اعمال خود قرار دهند؛ چرا که امام صادق علیه السلام می فرماید: «صاحب الامر غیبتی خواهد داشت که هر کس در آن دوره بخواهد دین دار بماند، باید سختی هایی را به جان بخرد و دو دستی به دین خود بچسبد».

بریدن از دنیا، پیوستن به دوست

امام رضا علیه السلام می فرماید: «بردباری و چشم به راه گشایش بودن چه زیباست». انتظار کشیدن که از وظایف یاوران امام زمان علیه السلام است، عملی قلبی و درونی است که آثار و برکت های فراوان بیرونی هم دارد. انسان منتظر، همواره بریده از این عالم طبیعت و دنیا به نظر می رسد؛ یعنی گویا در دنیا به صورت نیم خیز نشسته است تا همین که ندای آسمانی به گوشش رسید، از سر سفره جهان برخیزد و خود را به آقایش برساند. انسان منتظر نشانه هایی دارد: پرهیز از گناه، انجام واجبات، داشتن اخلاق الهی و دعوت همیشگی به دین خدا.

انتظار فرج از دیدگاه رهبری

مقام معظم رهبری درباره انتظار فرج و شرایط منتظران می فرماید: «منتظران صاحب الزمان، به منور شدن چشم انداز زندگی بشر و پایان دوران ظلم و تجاوز امید دارند و جنایات ستم و تزویر سردمداران استکبار جهانی، نمی تواند چشمه امید را در دل های آنان خاموش کند. منتظران حجت تردیدی ندارند که روزگار ظلم و طغیان و تجاوز سرانجام به پایان خواهد رسید و قدرت قاهره حق، همه قله های فساد و تعدی را از بین خواهد برد. ما اعتقاد داریم که با ظهور مهدی موعود علیه السلام ، اندیشه و عقول بشری از همیشه خلاق تر خواهد بود و صلح و امنیت کامل در مقیاس جهانی آن به وجود خواهد آمد و ما برای چنین دورانی باید تلاش کنیم تا جهان روز به روز به این عصر آرمانی نزدیک تر شود».

غربت امام عصر

غربت و مظلومیت، رشته ای است پیوسته، از غدیر تا کربلا و از کربلا تا غیبت. آنها که آرزو داشتند در سال دهم هجری، در سایه سار تک درخت وادی جحفه بودند تا با صاحب غدیر بیعت کنند، امروز باید با حجت معبود، مهدی موعود بیعت کنند و هر چه در توان دارند، از یاری امام زمان خود دریغ ندارند؛ چنان که امام علی علیه السلام می فرماید: «خوشا به حال کسی که زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کند، به دوره او بپیوندد و دوره او را شاهد باشد». نیز ایشان در جایی دیگر می فرماید: «هیچ مرده ای باقی نمی ماند، مگر اینکه شادی ظهور مهدی علیه السلام در قبرش به او می رسد و آنها در قبرهایشان با هم دیدار می کنند و یکدیگر را به قیام قائم علیه السلام بشارت می دهند».

نخل امید

پس کی از روز وصال تو خبر می آید؟ کی شب هجر تو ای دوست به سر می آید؟
هر مسافر به دیار و وطنش باز آمد کی نگار من غمگین ز سفر می آید؟
آنی از ساحت دل یاد تو بیرون نرود دائما صورت ماهت به نظر می آید
نغمه مرغ سحر می دهد از صبح خبر کی پسِ شام فراق تو سحر می آید؟
سدّ لطف تو حفاظت کند از ما ای دوست هر زمان جانب ما سیل خطر می آید
پس کی ای دوست پس از این همه خوناب جگر نخل امید من آخر به ثمر می آید؟
ذوالفقار علوی چون که بگیرد در دست پی آزادی انواع بشر می آید
«ملتجی» منتقم آل محمد، مهدی پی نابودی هر فتنه و شر می آید

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ