این دانش دین است، پس نیک بنگرید که از چه کسی دین خود رامی گیرید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 91 تیر 13 , ساعت 1:41 عصر

مطالب خواندنی درباره جنگ نرم


جنگ نرم در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه ای است که “جامعه هدف” یا گروه هدف را نشانه می گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وا می دارد. در این ویژه نامه برآنیم تا مطالب مرتبط با این مقوله را گردآوری نماییم  

جنگ نرم و رسالت دانشگاهیان  

 خداوند در آیه‌ی 217 سوره‌ی مبارکه‌ی بقره می‌فرماید: "و لایزالون یُقاتلونکم حتی یُرَّدوکُم عَنْ دینِکُم إن استطاعُوا". معنای آیه این است که دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند. واژه لایزالون، دلالت بر استمرار دارد و گویای این است که دشمنان همیشه با شما در جنگند منتهی بسته به شرایط مکانی و زمانی نوع این جنگ ممکن است متفاوت باشد. گاهی جنگ، جنگ نظامی است. گاهی اقتصادی است و گاهی نیز فرهنگی.

 اصولاً جنگ‌هایی که از نوع نظامی است و از وسایل و ادوات نظامی در آن استفاده می‌شود، به‌عنوان جنگ سخت یا Hard War مشهور است. ولی اگر در این جنگ از وسایل و ادوات و کالاهای فکری و فرهنگی استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War یا جنگ نرم اطلاق می‌کنند. بنابراین شاخصه‌ی جنگ نرم، استفاده از ابزارهای فکری و فرهنگی است.

 کشورهای استکباری به این نتیجه رسیده‌اند که همان‌‌گونه که استعمار به شیوه‌های قدیم، دیگر جواب‌گوی نیازها و اقتضائات امروزه نیست و باید در قالب استعمار نو وارد برخی از کشورها شد، از طریق جنگ سخت نیز چندان نمی‌توان موفقیت‌های مورد نظر را کسب کرد. بنابراین سعی می‌کنند با تمرکز بر مسائل فکری، ایدئولوژیک و فرهنگی و در واقع با گشودن جبهه‌ی جنگ نرم، به اهداف خود برسند.

 امروزه با استفاده از تکنولوژی‌های ارتباطاتی مانند سایت‌ها، وبلاگ‌ها و... این تأثیرگذاری از سوی آن‌ها راحت‌تر اعمال می‌شود. شیوه‌ی عمده‌ی این تأثیرگذاری نیز به این صورت است که ابتدا مجموعه مؤلفه‌هایی را در ارتباط با یک موضوع استخراج می‌کنند؛ یعنی در رابطه با موضوعی که می‌خواهند القائی در مورد آن داشته باشند، چند مؤلفه را استخراج کرده و سعی می‌کنند دست‌کم نیمی از این مجموعه مؤلفه‌ها صادق باشد. آن‌گاه این اطلاعات صحیح را به‌عنوان پوشش و چتری به‌کار می‌گیرند تا در دل آن، چند موضوع خلاف واقع و نادرست را با تجزیه و تحلیل‌هایی و به‌عنوان کالا و خدمات فکری و فرهنگی به کام مخاطب بریزند.

 بنابراین با جذابیت ظاهری که برای مخاطبان ایجاد می‌کنند، آن‌ها را در پی بردن به انگیزه‌ی اصلی، دچار مشکل کنند. زیرا هنگامی‌‌که مخاطب می‌بیند چند مورد از این مؤلفه‌ها صحیح است، دیگر کل آن پدیده و تحلیل ارائه شده از آن را می‌پذیرد. دشمنان از این طریق می‌توانند اهداف مورد نظر خود را به مخاطب تحمیل کنند.

 طبیعتاً راه مقابله با جنگ نرم که امروزه به‌طور ویژه دانشگاهیان ما درگیر آن هستند، این است که اولاً درک کنیم که این هم یک نوع جنگ است. گمان نکنیم جنگ، فقط جنگ نظامی و سخت است. طرف مقابل ما در این جنگ نیز به دنبال اهداف و منافع خاص خود است و چیز دیگری مدّنظرش نیست. درک این‌که در شرایط جنگ نرم قرار داریم، کمک می‌کند تا واقعیات اجتماعی و سیاسی پیرامون‌مان را بهتر ببینیم.

 نکته‌ی دوم این‌که باید درک کنیم اگر در رابطه با یک پدیده از سوی رسانه‌های بیگانه چند مؤلفه به صورت ظاهراً صحیح القاء می‌شود، مؤلفه‌های فراوان دیگری هم وجود دارد که در قالب این چند مؤلفه‌ی صحیح، به صورت خلاف واقع و کذب به خوراک فکری برای مخاطبان تبدیل می‌شود. اگر قشر جوان و دانشجویان ما دریابند که مجموعه‌ی این مؤلفه‌ها، لزوماً صادق نیست و در دل مؤلفه‌های درست، بسیاری از مؤلفه‌ها به صورت کاذب وجود دارد، از جذابیت ظاهری که از طریق القائات فکری و فرهنگی می‌تواند بر افکار تأثیر بگذارد، کاسته می‌شود. در این رابطه باید دائماً آگاهی‌بخشی و یادآوری صورت پذیرد.

 آیه‌ی 194 سوره‌ی بقره می‌فرماید: "فمَن اعْتَدی عَلیکم فاعْتَدوا علیه بِمثل ما اعتَدی عَلیْکم"؛ یعنی وقتی دشمنان با شما وارد جنگ شدند، شما هم با آن‌ها مقابله به مثل کنید. اگر جنگ، جنگ نظامی است باید از طریق نظامی وارد شد؛ "و أعِدّوا لهم ما اسْتَطعتم مِن قُوّة". اگر جنگ، جنگ اقتصادی است، به همان شیوه و اگر جنگ، جنگ فرهنگی و فکری است باید مقابل به مثل ما هم به همان صورت شکل بگیرد. بنابراین در کنار موارد پیش‌گفته و شاید به‌عنوان یک محور اساسی، باید مقابله به مثل هم با همان شیوه‌های فکری- فرهنگی و تقویت افکار سالم در ضمیر جامعه کار کرد. تلاش برای تقویت روز‌به‌روز باورهای سالم، هجمه‌های فرهنگی و نرم را نیز خنثی خواهد کرد.

 باید این نکته را در نظر داشته باشیم که چون قشر دانشگاهی بیشتر با مقوله‌ی فکر و فرهنگ ارتباط دارد، در جنگ نرم دشمن نیز این قشر در اولویت‌های بالای آن‌ها قرار می‌گیرد. حال اگر در قشر تجّار، بازرگانان و... وارد شویم، مباحث اقتصادی و جنگ اقتصادی همچون تحریم و... بیشتر مدّنظر است و مباحث ایدئولوژیکی و فکری چندان موضوعیت پیدا نمی‌کند. بنابراین دانشگاهیان که بیشتر با دانش، کتاب، ایدئولوژی و فرهنگ و... سر و کار دارند، گروه مخاطب و هدف اصلی دشمن در جنگ نرم هستند.

 در مورد نقش اساتید دانشگاه در مقابله با جنگ نرم نیز این نکته حائز اهمیت است که نقش روشنگر آن‌ها برای دانشجویان بسیار اساسی است. استادان دانشگاه می‌توانند ادراک مناسب از وضعیت موجود را به دانشجویان خود منتقل کنند. بدون شک اگر دشمنان ما مانند آمریکا و اسرائیل، حرف‌های جذابی می‌زنند، دلشان برای این کشور نسوخته یا دنبال منافع ملی ما نیستند. انگیزه‌های آن‌ها از توجه به کشورهای خاورمیانه را می‌توان در عراق و افغانستان مشاهده کرد. بنابراین جذابیت‌های ظاهری که دشمن در قالب القائاتش ایجاد می‌کند، باید توسط اساتید برای دانشجویان کالبدشکافی شود.

 




 

س از انقلاب، با افتادن رادیو و تلویزیون (نیرومندترین و پرمخاطب‌ترین رسانه‌ در ایران) به دست نیروهای انقلابی و مسلمان و باتوجه به رویکرد مزوّرانه‌ای که بنگاه سخن‌پراکنی بریتانیا در قبال تحولات داخلی و سیاست‌خارجی جمهوری اسلامی در پیش گرفت، نام رادیو فارسی بی‌بی‌سی نیز در شمار "رادیوهای بیگانه" قرار گرفت و عملاً مخاطبان گسترده‌ی خود را در ایران از دست داد.

 این روند کمابیش ادامه داشت تا آن‌که با گسترده شدن امکانات فضای مجازی در ایران و اقبال عمومی مردم به استفاده از آن، بی‌بی‌سی بخش فارسی سایت خود را فعال کرد. در حالی که این سایت در مدت فعالیت خود هیچ‌گاه با استقبال گسترده‌ی کاربران ایرانی- آن‌چنان که مورد انتظار گردانندگان بی‌بی‌سی بود- مواجه نشد، در سال 1387 نسخه‌ی جدیدی از این سایت با ویژگی‌های ظاهری، فنی و محتوایی به‌روزتر و جذاب‌تر ارایه شد اما هنوز استقبال کاربران ایرانی در حد انتظار نبود.

 در 14 ژانویه 2009 (25 دی 1387) و در حالی که کم‌تر از پنج ماه به برگزاری انتخابات دهم ریاست‌جمهوری در ایران مانده بود، مراحل ابتدایی راه‌اندازی تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی نیز به اتمام رسید و این تلویزیون با پخش برنامه‌هایش بر روی ماهواره‌ی هاتبرد برای چند ساعت محدود در روز، آغاز به‌کار کرد.

 کوتاه درباره‌ی بی‌بی‌سی

BBC (بنگاه سخن‌پراکنی بریتانیا با مسؤولیت محدود) در سال 1922 بنیان گذاشته و در 1927 پس از دریافت پروانه‌ی سلطنتی تبدیل به یک شرکت دولتی شد. در حال حاضر نیز بی‌بی‌سی یک شرکت دولتی نیمه‌خودمختار است که توسط یک "هیأت امنا" اداره می‌شود. ادعای گردانندگان ‌بی‌بی‌سی‌ این است که این شرکت تحت هیچ‌گونه نفوذ تجاری و سیاسی نیست و تنها به مخاطبان خود پاسخگو است؛ زیرا بودجه‌ی تمام بخش‌های آن غیر از "بخش جهانی"، از هزینه‌ای که مردم بریتانیا برای تماشای تلویزیون می‌پردازند، تأمین می‌شود. اما بودجه‌ی بخش جهانی بی‌بی‌سی توسط دولت و وزارت خارجه بریتانیا تأمین می‌شود. زمینه‌ی فعالیت این بخش، رادیو، تلویزیون و اینترنت است.

 بخش جهانی از نظر اداری زیر مجموعه‌ی دستگاه دیپلماسی لندن به شمار می‌رود و سیاست‌های کلان آن همواره تحت نظارت مسؤولان دولتی یا نمایندگان آنان قرار دارد. گرچه مسؤولان بی‌بی‌سی اصرار بر استقلال سرویس جهانی خود دارند اما برای تصویب و اجرای برنامه‌های گوناگون، نیازمند ارایه‌ی طرح‌های خود به مسؤولان قانون‌گذاری و اجرایی و بررسی و تأیید مستقیم پارلمان از طریق بخش دیپلماسی عمومی کمیسیون خارجی و وزارت خارجه آن کشور هستند.

 بنابراین به نظر می‌رسد تولید و پخش برنامه‌های بخش‌ خارجی بی‌بی‌سی در راستای "دیپلماسی عمومی" انگلستان انجام می‌شود؛ به‌گونه‌ای که وزارت خارجه‌ی بریتانیا نام "سرویس جهانی بی‌بی‌سی" را در میان 4 محور اساسی دیپلماسی عمومی این کشور قرار داده است.1

 دیپلماسی عمومی شیوه‌ای نوین در راستای تحقق سیاست‌خارجی کشورهاست که در آن بر ارتباط بی‌واسطه و تأثیرگذاری بر افکار عمومی ملت‌ها به‌جای رابطه با دولت‌ها برای پیشبرد اهداف و منافع یک کشور تأکید می‌شود. تعریف پایگاه رسمی اینترنتی وزارت امور خارجه بریتانیا از دیپلماسی عمومی، "دستیابی به اهداف سیاسی از طریق کار با عموم مردم در کشورهای خارجی" است.

 این روش هزینه‌ی اجرای تصمیمات و پی‌گیری منافع در مقصد را به حداقل می‌رساند و سد مقاومت‌ها در برابر "دیگران" یا "بیگانگان" را می‌شکند. در این میان، رسانه‌هایی که مخاطبانی بیرون از مرزهای جغرافیایی یک‌ کشور دارند، بیشترین کمک را به پیشبرد منافع ملی خواهند داشت. از همین روست که بودجه‌ی بخش خارجی بی‌بی‌سی از سوی دولت انگلستان تأمین می‌شود.

 به گفته نیکلاس کال، کارشناس تاریخ دیپلماسی عمومی، یکی از مشکلات گریبان‌گیر بی‌بی‌سی در این راستا، عدم امکان رهایی از خاطره‌ی ناخوشایند مخاطبان ایرانی از گذشته‌ی نه چندان قابل دفاع این شبکه و پرداختن صرف به آینده‌ای پر زرق و برق است. شبکه‌ی تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی برای جذب مخاطبان بیشتر و نشان دادن آشنایی و نزدیکی خود به فرهنگ ایرانی و فارسی، روش‌های گوناگونی را به‌کار می‌گیرد. برای نمونه شبکه‌ی تلویزیونی فارسی بی‌بی‌سی در اولین روزهای آغاز به‌کار خود، کوشید در برنامه‌هایش ذهنیت برخی ایرانیان پیرامون "دست پنهان انگلیس در سیاست ایران!" را در چارچوب توهم توطیه بازخوانی کند و عملاً تصویری قابل استناد و بی‌طرف از خود نزد مخاطبان بسازد که در ایران امروز به دنبال هیچ منفعتی جز ارمغان صلح و حقوق بشر برای ایرانیان نیست.

 بی‌بی‌سی حتی فونت فارسی جدیدی را برای نوشتار به‌کار می‌گیرد. گرچه بسیاری معتقدند این فونت تقلید ناشیانه‌ای از فونت‌های گذشته‌ی فارسی و عربی است. برخی منابع در وب می‌گویند بی‌بی‌سی طراحی و اجرای این فونت را به یک لبنانی هلندنشین سفارش داده است. یعنی سفارش انگلیسی، با سلیقه‌ی عربی، برای مخاطب فارسی!

 پوشش اخبار ایران در انتخابات

مردم‌سالاری دینی در ایران، بی‌شک پدیده‌ای نو در عالم سیاست است که باید آن را به گونه‌ای متفاوت از سایر نظام‌ها و ساختارهای سیاسی شناخته شده‌ی دنیا درک کرد. با گذشت سه دهه از استقرار جمهوری اسلامی و با نگاهی به تجربه‌ی 30 ساله‌ی آن، چنین می‌نماید که سیاست در ایران اسلامی بر سه پایه‌ی اصلی استوار است: اسلام، مردم و رهبری. ساختارهای حقوقی سیاسی پیش‌بینی شده در قانون اساسی نیز عملاً بازتابنده‌ی رابطه‌ی مردم با رهبری (ولی فقیه) بر اساس و در چارچوب آیین اسلام هستند و باتوجه به روح قانون اساسی، پیش‌برنده‌ی جامعه‌ی ایران در راستای کمال الهی خواهند بود.

 بی‌بی‌سی که در "بین دو خط نوشتن" و موش‌ دواندن در عین محافظه‌کاری مهارت دارد، در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری دهم نیز سیاست‌های تأمل‌بر‌انگیزی در پوشش اخبار ایران و تحلیل رویدادهای پس از آن، در پیش گرفت که البته پرداختن به همه‌ی جنبه‌های آن در این نوشتار نمی‌گنجد. بنابراین تنها به یک سوژه‌ی خبری یعنی نماز جمعه‌ی 29 خرداد تهران- که توسط آیت‌الله خامنه‌ای و با حضور میلیونی مردم برگزار شد- و پوشش خبری و تحلیلی آن از سوی بی‌بی‌سی می‌پردازیم.

 مدیریت یا تشدید بحران؟

به نظر می‌رسد رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران توانستند تا اندازه‌ی زیادی در مهار جنبش خیابانی معترضان که با تحریک رسانه‌های بیگانه و بر پایه‌ی توهم تقلب گسترده در انتخابات شکل گرفته بود، موفق باشند.2 می‌توان خطوط کلی رهنمودهای ایشان در آن سخنرانی تاریخی را این‌گونه دسته‌بندی کرد:

1. یادخدا و درخواست آرامش از او با بازخوانی ماجرای صلح حدیبیه

2. سپاس‌گذاری از نقش‌آفرینی بی‌مانند مردم در حاکمیت بر سرنوشت خویش و برجسته‌سازی الگوی مردم‌سالاری دینی

3. آگاهی‌بخشی پیرامون مسأله‌ی انتخابات و رد شبهه‌ی تقلب گسترده با تبیین اهمیت سلامت انتخابات در اعتماد مردم و این‌که جمهوری اسلامی اهل خیانت در آرای مردم نیست. بنابراین اگر اعتراضی هست، باید در چارچوب قانون پیگیری شود، نه با زورآزمایی خیابانی!

4. نقد و بررسی نکات مثبت و منفی رقابت‌های انتخاباتی

5. اعاده‌ی حیثیت از شخصیت آقایان هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری

6. دعوت به وحدت و همدلی مؤمنان به اسلام و انقلاب باوجود اختلاف سلیقه‌ها

7. تبیین خطوط قرمز نظام و صف خودی و غیرخودی و جداسازی آشوب‌گران از معترضان

8. اظهار تأسف عمیق از حمله به کوی دانشگاه و برخوردهای ناشایست با دانشجویان به نام رهبری

9. تهدید به افشاگری بیشتر متخلفان از قانون در برابر مردم؛ پس از تبیین راه حل قانونی برای رفع شبهه‌ی تقلب

10. ایراد اتهام علیه دشمنان و پرده‌برداری از نیات آن‌ها در ادعاهای حقوق بشری به سود شهروندان ایرانی

{این سخنرانی بارها در رسانه‌های نوشتاری، دیداری و شنیداری ایران و جهان به‌صورت کامل یا گزینشی بازتاب داشته؛ برای مقایسه‌ی آنچه هست و آنچه بی‌بی‌سی ‌کوشید بسازد، بار دیگر بخوانید / بشنوید}

 تصویرسازی بی‌بی‌سی

بی‌بی‌سی در گزارش صوتی- تصویری کوتاهی، به بازتاب این سخنان که در واقع نشان‌گر گونه‌ای مدیریت بحران بود، پرداخت و در میان پوشش برخی نقاط آن، از "آنچه که او (آقای خامنه‌ای) سران استکبار و رسانه‌هایی که آن‌ها اداره می‌کنند، نامید" یاد کرد. همچنین از قول ایشان نقل کرد که "من از همه می‌خواهم که به زورآزمایی خیابانی خاتمه دهند. اگر نه مسؤولیت تبعات و هرج و مرج آن برعهده‌ی آن‌هاست."

 سپس بلافاصله جمشید برزگر سردبیر سایت و رادیو فارسی بی‌بی‌سی این سخنان را نشانه‌ی تصمیم‌ و جهت‌گیری کلی نظام در برابر اعتراضات و امید اندک به شورای نگهبان برای تغییر در نتایج انتخابات عنوان کرد! در حالی که رهبر انقلاب علاوه بر خطبه‌های نماز جمعه، در دیدار با یکی از نامزدهای معترض و نیز دیدار با نمایندگان ستادهای انتخاباتی نامزدهای ریاست‌جمهوری، بارها تأکید کرده بودند که معترضان، باید از مسیر قانون به دنبال احقاق حق خود باشند.

 پیش‌فرض بی‌بی‌سی که می‌کوشید آن را به مخاطبان خود نیز منتقل کند، "مسلّم بودن تقلب گسترده در انتخابات" بود. برزگر بدون اشاره به مقدمه‌چینی رهبر انقلاب که از تبعات زیان‌بار هرج و مرج برای اعتماد و امنیت عمومی یاد کرده بودند، تنها با یادآوری این عبارت که "مسؤولیت خون و خشونت زورآزمایی خیابانی برعهده‌ی ادامه‌دهندگان این روش خواهد بود" کوشید صدور مجوز خشونت علیه مخالفان را در سخنان رهبری القا کند.

 بی‌بی‌سی همچنین پیامد مهم سخنان رهبر جمهوری اسلامی ایران را ارتقای میزان و سطح درگیری‌ها پیش‌بینی کرد! در حالی که سخنان رهبری تنها در مقابل یک روش بود نه حتی اصل اعتراض. ایشان در خطبه‌ها به باز بودن راه برادری و قانون برای پیگیری اعتراضات احتمالی تأکید کرده بودند. در نتیجه‌ی سخنان رهبر انقلاب شمار معترضان خیابانی در تهران از صدها هزار نفر در روزهای گذشته، به کم‌تر از 70 هزار نفر آن‌هم به روایت کاربران توییتر از بی‌بی‌سی رسید! گرچه روز شنبه‌ درگیری‌هایی خونین میان معارضان مسلح و نیروهای انتظامی در سطح شهر رخ داد اما سخنان آیت‌الله خامنه‌ای توانست به تدریج آرامش را به خیابان‌های تهران بازگرداند و امنیت میلیون‌ها شهروند را تأمین کند.

 بی‌بی‌سی در ادامه‌ی راه و در برنامه‌های گوناگون خود به تحلیل سخنان رهبر انقلاب و ابعاد تأثیرات آن پرداخت. در این برنامه‌ها بی‌بی‌سی، رهبر ایران را به فرافکنی بحران داخلی ایران و دشمن‌تراشی در پی ناتوانی از مهار بحران، خشونت علیه مردم و نقض حقوق بشر و شهروندی، رویارویی مستقیم با طرفداران نامزدهای معترض و تهدید آن‌ها، سقوط از عدالت به روایت آنچه آقایان منتظری، کدیور و سروش دفاع بی‌منطق از رییس‌جمهور و نتایج انتخابات می‌نامیدند، متهم نمود! بی‌بی‌سی همچنین در 40 روز پرتنش پس از انتخابات، تلاش کرد سَرخوردگی مردم ایران از نتایج انتخابات و برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی و سلب اعتماد مردم از نظام و نیز شکاف و دو دستگی عمیق در ارکان نظام و جنگ قدرت میان آن‌ها را القا کند و البته در تمامی خبرها و تحلیل‌ها آشکار و پنهان بر طبل تقلب بزرگ بکوبد!

 به چند نمونه‌ از القایات بی‌بی‌سی که در بخش فارسی سایت بی‌بی‌سی آمده، توجه کنید:

"آیت‌الله خامنه‌ای کسانی را که دشمن می‌خواند، متهم کرد که پس از مشارکت گسترده‌ی مردم در انتخابات اخیر، درصدد برآمد نسبت به نتیجه‌ی این انتخابات ایجاد بدبینی کند و گفت که دیپلمات‌های غربی که قبلاً با نقاب احترام با نظام جمهوری اسلامی برخورد می‌کردند، این نقاب را کنار زده‌اند و به خصوص دولت بریتانیا را به خباثت در این زمینه متهم کرد."

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ